چکیده:
فرضیه نزول دوبارة بعضی از آیات و سورهها ـ که در میان برخی از کتابهای تفسیری و علوم قرآنی آمده ـ هنگامی مطرح شده است که در خصوص آیهای دو یا چند سبب نزولی که همزمان نیستند، ذکر شود. در این حال ، برخی محققان، به دلیل ناتوانی از ترجیح یکی از روایات و یا پرهیز از هرگونه نقد و ارزیابی آرای گذشتگان، قایل به تکرار نزول شدهاند و صحت روایات را پذیرفتهاند؛ بدون آن که به نقادی متن آنها از جهت زمان نزول، سیاق آیات و فضای حاکم بر نزول آیات بپردازند. مهمترین دلیل اعتقاد به تکرار نزول، نبود تحلیل درست از مضامین روایات سبب نزول است. این فرض از هیچ یک از صحابه شنیده نشده و در آثار متقدمان، همچون طبری، مطرح نشده است. تلاوت مجدد آیه در حادثهای مشابه، نزول دوباره آن آیه نیست. مطابق این فرض، پیامبراکرم( متن آیاتی را که قبلا بر او ابلاغ شده بود، فراموش میکرد، یا قدرت تطبیق وقایع با آیات مناسب نداشت.این مقاله به بررسی این فرضیه پرداخته و از درستی یا نادرستی آن سخن خواهد گفت.
خلاصه ماشینی:
3 گفتنی است وجود آیات مکرر در قرآن ـ که به مناسبت سیاق، یا مناسبتهای دیگر، لازم به تکرار بوده و توسط کاتبین وحی نوشته شده، و به لفظ در آمده، مانند تکرار آیة (تلک أمة قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولا تسئلون عما کانوا یعملون( در سورة بقره، یکبار در آیه 134 و بار دیگر در آیه 141، و آیة (ویقولون متی هذا الوعد إن کنتم صادقین( که در آیة 48 سوره یونس و آیة 38 سورة أنبیاء و آیة 71 سورة نمل تکرار شده، نیز آیة (فبأی آلاء ربکما تکذبان( که در سوره الرحمن سی بار تکرار شده ـ مورد بحث محققان ذیل بحث تکرر نزول نیست.
علامه طباطبایی نوشته است: ممکن است گوناگونی روایات اسباب نزول ذیل یک آیه، به این دلیل باشد که راویان، خود به تطبیق داستانهای مختلف با آیات قرآنی پرداختهاند.
و در جای جای تفسیر خود، این نکته را یادآور شده است: آنچه به عنوان سبب نزول طرحشده، همه یا بیشتر آن (در واقع) استنباط راوی است؛ بدین معنا که ایشان عمدتا حوادث تاریخی را گزارش میکنند و سپس آن را با آیاتی که قابل انطباق با آن حادثه است، همراه میسازند و اسباب نزول آیه به حساب آوردهاند.
3 قول به مدنی بودن این سوره از عطاء خراسانی و ابن شهاب زهری نیز نقل شده است که به دلیل عدم حضور همه آنها به هنگام نزول آیات، قابل توجه نیست.