خلاصه ماشینی:
"(ص 472) گیزی با تکرار مصیبت خواندن انقلاب اسلامی برای جهان،در واقع از ناگواری وقوع انقلاب برای رژیم صهیونیستی به صورت غیر مستقیم سخن به میان میآورد و طبیعی است که تبدیل یک دوست کاملا خوشخدمت به یک دشمن سازشناپذیر در واقع برای این رژیم مصیبت است و طبیعیتر اینکه تمام مقصرین این انقلاب از ریز و درشت باید به این صورت محاکمه و هتک شوند،حتی امریکا و رئیس جمهور آن؛چرا که همین رئیس جمهور به نقل از سفیرش سولیوان در تهران مینویسد: سولیوان به من پیشنهاد کرد که با تمامی طرحهای ارائه شده از سوی شاه مخالفت کنیم و قاطعانه از او بخواهیم که کشور را فورا و بدون فوت وقت ترک کند،و تلاش کنیم که نوعی ارتباط،چه رابطهای دوستانه چه رابطهای قویتر و در سطح اتحاد،با [حضرت امام]خمینی[س]شالودهریزی نماییم.
(ص 206)درحالیکه این ناهماهنگی بسیار بعید و دور از ذهن مینماید؛چرا که در جای دیگر،تناقض این گفتار با تلاش یوری لوبرانی در سفر به امریکا و انتقال پیشبینی خود مبنی بر سقوط رژیم تا 3 سال بعد(ص 71) از پرده درمیآید(ص 174)مقولهای که اسرائیلیها به عنوان هشدار در چند مورد به امریکاییها متذکر شده و اتفاقا امریکاییها نسبت به آن بیتوجهی نشان میدهند،از جمله در مذاکرات کمپ دیوید که کارتر را نسبت به مسائل ایران بیمیل درمییابند (ص 161)و وقتی موضوع را با وی در میان (به تصویر صفحه مراجعه شود) میگذارند کارتر میگوید:«بگذارید هربار به یک موضوع معین رسیدگی کنیم."