خلاصه ماشینی:
"در باب اشکال متنوع نمایشی و نظریههای نمایش کتابهای تاریخی به حد کفایت نوشته و منتشر شده است و در این وجیزه بنا نیست به آنها پرداخته شود،اما هنوز میتوان بحث کرد که نمایش شیوهای ضروری بوده است که انسان خود را با آن باز میشناخته و خویشتن فردی خود را همگانی یا اجتماعی میکرده است.
>>*پس از آن آثار دیگری از مولیر و کمدینویسان دیگر به تدریج ترجمه و اقتباس و یا تقلید شد،که غالبا در محافل خصوصی یا درباری به نمایش درمیآمد این اشارات برای رسیدن به این نکته است که ترجمه و اقتباسهای اولیه در ایران کمدی بودند،و کمدی طبق نظر ارسطو و دوران باستان به طبقات فرودست جامعه و در مجموع به کردار زمینی(در مقابل آسمانی و آیینی)تعلق داشت.
رفتوآمد تحصیل کردگان به غرب آنها را با پدیده نمایش و ارزشهای آن آشنا کرد و هنرمندانی چون احمد محمودی،حسن مقدم،رضا کمال شهرزاد،نصر و دیگران،تحتتأثیر غرب (و اصولا جهان آزاد و متکثر)و نیز بااحساس وطنپرستی و گسترش فرهنگ ایرانی و ارشاد جامعه به ترجمه و اقتباس و نوشتن نمایشهای ایرانی و اجرای آن در گروههای نمایشی متشکل به شیوه غربی دست زدند.
به علاوه ابزاری هم برای اجرای نمایشنامهها در اختیار نبود و به بخشی از فرهنگ نمایشی ایران تبدیل نمیشد پیش از انقلاب مشروطیت تئاتر توسط گروههای آماتوری،یا در سفارتخانهها و یا توسط گروههای قفقازی و ارمنی آن هم در شهرها و مکانهای محدودی معرفی شد شرکت افراد محلی در نمایشها هم از سر ذوق و تفنن بود و آموزش آکادمیک و متداوم و حتی اجراهای متداومی در کار نبود."