چکیده:
مقالهای که پیش رو دارید مسأله مهم فلسفی و اخلاقی رضا به قضا و قدر الهی را مورد بحث قرار داده است.در ابتدا حقیقت آن را از دیدگاه فلاسفه تعریف کرده و به فضیلت و اهمیت آن از دیدگاه آیات قرآن و روایات پرداخته و در بحث دیگر امکان تحقق رضای الهی در انسان را بررسی کرده و در ضمن استدلال بر آن،اشکال منکران را پاسخ داده است و با ارائه نمونههایی، بیپایه بودن ادعای آنها را اثبات کرده است و راه دستیابی به رضا به قضا و قدر الهی را مورد بحث قرار داده است.در ابتدا حقیقت آن را از دیدگاه فلاسفه تعریف کرده و به فضیلت و اهمیت آن از دیدگاه آیات قران و روایات پرداخته و در بحث دیگر امکان تحقق رضای الهی در انسان را بررسی کرده و در ضمن استدلال بر آن،اشکال منکران را پاسخ داده است و با ارائه نمونههایی، بیپایه بودن ادعای آنها را اثبات کرده است و راه دستیابی به رضا به قضا و قدر الهی را توضیح داده است و در بحث کوتاه دیگری به آثار و فوائد آن اشاره کرده و رفع افسردگی و آرامش روانی و سلامت زندگی را از آثار آن دانسته است. و در بحث پایانی توضیح داده شده که مقام بلند رضا به قضاء الهی با هیچکدام از دستورات دعا و نیایش،امر به معروف و نهی از منکر و تلاش و کار در زندگی منافات ندارد،بلکه خود میتواند مشوقی برای همهء آنها قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"نهی از منکر با مقام رضا منافات ندارد نسبت به مقام رضا به قضا و قدر الهی سئوالهای دیگری نیز مطرح میشود که با توضیحاتی که در مورد با دعا داده شد،جواب آنها نیز روشن میگردد یکی از آنها این است که آیا انکار منکر و کراهت داشتن مؤمن با گناهان و مسئلۀ امر به معروف و نهی از منکر با رضا به قضا و قدر الهی منافات ندارد؟میگوییم این موضوع هم هیچ تعارض و مخالفتی با قضا و قدر ندارد،برای اینکه نهی از منکر و انکار گناه بر شخص گناه کار دستور خدای متعال است و به عنوان فریضهای از فرائض الهی ما را به آن مکلف و متعهد کرده است تا جایی که خداوند کسانی را که با ارتکاب معصیت از معصیتکاران راضی میشوند را مورد مذمت قرار داده است:«رضوا باالحیاة الدنیا و اطمئنوا بها»یعنی به زندگانی دنیا راضی شدند و به آن اطمینان پیدا کردهاند(یونس(10)آیۀ 7) جای دیگر میفرماید:«رضوا بان یکونوا مع الخوالف و طبع علی قلوبهم»و آنان راضی شدند که با متخلفان از جنگ تبوک باشند.
کار و تلاش و رضای الهی از جمله سئوالهایی که در اذهان بعضی از مردم وجود دارد و گاهی اظهار میکنند این است که اعتقاد به رضا به قضا و قدر الهی موجب رکود فرد و جامعه میشود و انسانها از سعی و تلاش برای به دست آوردن مال و ثروت و پیشرفت مادی باز میدارد چون بر انسان واجب است که راضی باشد بر آنچه مقدر شده است و آنچه مقدر شده چه بخواهد و چه نخواهد به او میرسد،بنابراین چه سعی و تلاش بکند،چه نکند فرقی ندارد و همین دستوراتی که از ناحیۀ پیامبر اسلام و امامان معصوم در خصوص کار و تلاش آمده با مقام رضا به قضا و قدر الهی منافات دارد."