چکیده:
یکی از مناسبترین نمونههای شعری در بررسیهای تاویلگرایی و تحلیلهای هرمنوتیکی،شعر حافظ است.تمایز بین لایههای رویین و زیرین در شعر حافظ،جای دادن شعر او در چارچوب زبان اشارت و روی آوردن به تأویل مبتنی بر چند گانگی معنایی،از بایستگیهای فهم زبان و اندیشهء رندانهء این شاعر اندیشمند و شیرین سخن است.در شعر تأویل پذیر عرفانی حافظ،چندگانگی معنایی،ویژگی بارز آن است.این چند گانگی معنایی وپریشان ظاهری شعر حافظ،تأویلگرایی و تحلیل هرمنوتیکی شعر او را هرچه بیشتر بایسته میکند؛چرا که در پرتو تأویل هرمنوتیکی، چند معنا پذیری و انسجام معنایی کشف و نشان داده میشود. اگر بپذیریم که شعر حافظ،نمونهء عالی یگانه انگاری،رندانه است و زبان عادت ستیز رمزی او در اوج تأویل پذیری،ضرورت خواندن و تأویل شعر او در دو ساحت معنایی با دو خوانش،دو معنا و دو خطاب بیشتر میشود.
خلاصه ماشینی:
"از نظر اهل تصوف،متن عرفانی نیز نمودی از جهان دیگر است و به مثابهء رمز و مظهری از حقیقت واحد در دنیای بالا و عالم قدسی است؛چرا که صوفیه در هر سخن و گفتاری،رمز و مظهری از آن حقیقت واحد را میجویند و متن عرفانی را دارای معانی قدسی،باطنی و رمز گونهای میدانند که جهان معنا را در خود باز میتاباند و زبان رمزی آن را نیازمند تأویل میدانند،تأویلی که از عالم بالا و دنیای قدسی میتوان به آن دست یافت.
(همان:752) در حقیقت،این انعطاف پذیری زبان ادبی است که میتواند دو چیز به ظاهر متضاد را در کنار یکدیگر قرار دهد و دست کم در پهنهای از تاریخ،در حد توانمندی خود-نه در حد شعر رندانهء حافظ-توانایی برانگیزندگی در شمارهی از مخاطبان اهل زهد و دوگانه انگار داشته باشد.
دنیای برزخی شعر حافظ کاربرد زبان رمزی و تأویل پذیر و نیز بهرهگیری از کنایهها،استعارهها و تمثیلات صوفیانه،به سبب رساتر و گویاتر بودن این زبان در بیان شور و وجد عارفانه و رندانه، ویژگی ذاتی شعر حافظ است و از ضرورتهای واردات عرفانی سرچشمه میگیرد.
زبان اشارت با سرشت تجربهء عرفانی در پیوند است و در عین حال،زبانی نامنسجم و بیبند و بار نیست،بلکه در مرتبت والای رمز و نماد است و به همین سبب جنبهء باطنی یافته است،«زیرا رمز تنها با کسی سخن میگوید که میتواند آن را بگشاید»(همان) گویا حافظ به خوبی میداند کاربرد واژههای رندانه مانند خرابات،رند،میخانه،ساقی، شاهد و مطرب،خلاف آمد عادت زبان عادی(در برابر واژههای زاهدانهای مانند زاهد، صوفی،شیخ،واعظ،تقوا،مسجد و محراب)است."