چکیده:
منابع طبیعی، زمینی، سرمایه و نیروی انسانی می توان تولید کرد. بنابراین تبدیل منابع طبیعی به منابع تولید شده در فراگردهای جدید توسعه اقتصادی نهفته است و تکنولوژی مغز تمام اینگونه فعالیت های تبدیلی است. این ابزار نه تنها عملیات تبدیل را میسر می سازد بلکه در اقتصاد جهانی، زیربنای بقا و رشد بنگاه های کسب و کار را فراهم می آورد. پیشرفت های اخیر تکنولوژیک موجب بروز تغییراتی در زمینه بهره وری و هزینه ها شده و ساختار جهانی و ملی در زمینه هایی همچون تولید، تجارت و اشتغال را دگرگون کرده است. براین اساس امروزه بنا به اعتقاد استراتژیست های دنیای کسب و کار، مهمترین ملاحظه استراتژیک در رقابت اقتصادی و صنعتی بین المللی سبقت گرفتن در زمینه مدیریت نوآوری و تکنولوژیکی است. افزایش مزیت رقابتی هر بنگاه اقتصادی مستلزم افزایش بهبود محتوای تکنولوژیکی بکار گرفته شده در عملیات تولیدی آن بنگاه است. این عمل از طریق افزایش پیچیدگی اجزاء تکنولوژی و همچنین سطح انباشت قابلیت های تکنولوژیک (یادگیری سازمانی) اتفاق می افتد. در این راستا تجزیه و تحلیل و سنجش موقعیت کنونی و تعیین نقاط ضعف و قوت سطح و توانایی تکنولوژی صنایع، نقطه آغازین هرگونه حرکت بهبود و توسعه تکنولوژی محسوب می شود.
مقاله حاضر در نظر دارد سطح و توانایی تکنولوژی واحدهای صنعتی کشور از طریق ارائه نتایج یک کار پژوهشی جامع را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و با شناساندن نقاط قوت و ضعف تکنولوژی صنایع، پیشنهاداتی به منظور بهبود و توسعه تکنولوژی صنایع ارائه دهد.
خلاصه ماشینی:
"C. C) ، سطح تکنولوژی یک واحد صنعتی را نشان میدهد و تلفیق نتایج بدست آمده از تک تک واحدهای صنعتی به شیوه مناسب به منظور سنجش سطح تکنولوژی واحدهای صنعتی مراحل زیر طی شده است: - شناسایی جامعه آماری (و انتخاب نمونه آماری) مناسب؛ - تعیین مراحل عمده تولید در هر کدام از رشتههای صنعتی مورد بررسی؛ - تعیین شاخصهایی برای بررسی انسان افزار، اطلاعاتافزار، سازمانافزار و تعیین حد بالا و پائین پیچیدگی هر یک از طبقات آنها؛ - مراجعه به واحدهای نمونه آماری و تعیین امتیاز هر شاخص؛ - تعیین میزان اهمیت هر کدام از مراحل تولید و اختصاص وزنی متناسب با میزان اهمیت هر مرحله از مراحل تولیدی در هر واحد نمونه؛ - محاسبه امتیاز نهایی مربوط به فنافزار، انسانافزار، اطلاعات افزار و سازمانافزار در هر واحد تولیدی براساس فرمولهای مربوط؛ - تعیین اهمیت اجزاء تکنولوژی نسبت به یکدیگر با توجه به ماهیت رشته صنعتی مورد بررسی؛ - تعیین شدت اهمیت هر یک از چهار جزء از طریق محاسبة ضریب کمکتکنولوژی (TCC) روشهای تعیین سهم هر یک از اجزاء تکنولوژی - سهم فنافزار (T) الف: شناسایی و تفکیک مراحل تولید هر یک از واحدهای صنعتی نمونه؛ ب: تعیین حد پیچیدگی سختافزار (حد بالا و پایین) در هر یک از مراحل تولید؛ ج: تعیین شاخصهای مقایسهای در هر مرحله از تولید جهت مقایسه با SOA (یا وضعیت ایدهآل)؛ د: تعیین وزن (یا اهمیت) هر یک از مراحل تولیدی؛ ه: تشکیل جداول مناسب برای گردآوری اطلاعات و محاسبة سهمافزار فنی با استفاده از رابطه (1): (1) در این فرمول Ti: سهم افزار فنی، LL: حد پایین پیچیدگی فن افزار، UL : حد بالای پیچیدگی فن افزار، STi : میانگین امتیاز شاخصهای مرحله iام،Wi : وزن مرحله iام."