خلاصه ماشینی:
خوشا به حال آقای مسرت که لابد به خاطر شخصیتفرهنگیشان در تمام کتابخانههای برزگ و کوچک تهران وشهرستانها به روی ایشان گشوده است؟ علیرغم این محرومیت،برابر آنچه که ما در مقدمۀ مجموعۀ اشعارفرخی یزدی نوشتهایم،کوشیدهایم که«بر اساس برخی اشاراتتاریخی و ارجاعات وقایع عصری،در حد امکان این آثار[یعنی میراثشاعرانۀ فرخی یزدی]مطابق تاریخ سرودن یا انتشار آنها سامان یابد؛طبعا در این سامانیابی جدید اطمینان کامل وجود ندارد،اما حداقلدر پایان این بخش غزلهای مربوط به دوران طولانی زندان او بهموجب مرگ فرخی شده است».
از آقای مسرت که شخصیزحمتکش هستند میپرسم،آیا کتابی که نخستین بار حاویگاهشماری به سبک جدید از زندگی فرخی است،چند بیت باز یافته(علیرغم مشکوک بودن بعضی از آنها به آن اضافه شده و به خصوصبرای نخستین بار سعی شده غزلهای شاعر برابر تاریخ سرودن آنهاتنظیم شود،همان کتاب مرحوم مکی است که ایشان کار مرا سرقت ادبی از آن دانستهاند؟طی پنجاه سال اخیر دهها چاپ بر مبنای همانمتن آقای مکی به وسیلۀ ناشران مختلف منتشر شده است،چطور تاقبل از ما هیچ کس به فکر دادن سامان جدید به این اشعار نبود؟آقایمسرت هم،که لابد در دهههای اخیر وارد عالم قلمزنی شدهاند،تاپیش از انتشارات کوشش ما،هیچگاه متذکر چنین نکاتی نشده بودند وحالا در نهایت نظر بلندی،این ابداع را امری عادی و بدیهی تلقیمیکنند که لزومی به یادآوری ندارد.