چکیده:
روش کیفی یا ژرفنگر،با وجود قدمت تاریخیاش پس از سالها خاموشی،در این دو دهه در علوم انسانی و راهبردی از اقبال برخوردار بوده است،هرچند این روش،با فرضیهء ساختارمند آغاز نشده و فرضیهآزمایی از اصول آن نبوده و کمیتگرائی را وجهه نتیجهگیری قرار نمیدهد و لیکن سعی وافری دارد تا به اکتشافات محیطی و بررسیهای موردی زمینهای و تحلیل رخدادها توجه جدی نشان دهد،ازاینرو اعداد در این روش جایگاه ویژه نداشته،بلکه با تفسیر و تحلیل عمیق دادهها کارکرد و استنتاج خود را دنبال میکند و نهایت این روش تحقیق آن است که در صورت خوب انجام یافتن میتواند به تبیین نظریه،رویکرد،رهیافت و یا راهبرد منتهی شود و امروز این اهداف،جولانگاه روش کیفی میباشند.هدف این مقاله که تحت نظارت دکتر حسین عصاریان عضو هیات علمی دانشگاه تهیه شده است،معرفی روشهای قابل اجرا و رایج در دیدگاه کیفی است که از طریق واکاوی روشهای جاری تحقیق و با تامل در حوزههای تعمیقنگری محیطی صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"بررسی تطبیق و سنخشناسی مطالعات کیفی در علوم انسانی گروه روششناسی معاونت پژوهش و تولید علم چکیده روش کیفی یا ژرفنگر،با وجود قدمت تاریخیاش پس از سالها خاموشی،در این دو دهه در علوم انسانی و راهبردی از اقبال برخوردار بوده است،هرچند این روش،با فرضیهء ساختارمند آغاز نشده و فرضیهآزمایی از اصول آن نبوده و کمیتگرائی را وجهه نتیجهگیری قرار نمیدهد و لیکن سعی وافری دارد تا به اکتشافات محیطی و بررسیهای موردی زمینهای و تحلیل رخدادها توجه جدی نشان دهد،ازاینرو اعداد در این روش جایگاه ویژه نداشته،بلکه با تفسیر و تحلیل عمیق دادهها کارکرد و استنتاج خود را دنبال میکند و نهایت این روش تحقیق آن است که در صورت خوب انجام یافتن میتواند به تبیین نظریه،رویکرد،رهیافت و یا راهبرد منتهی شود و امروز این اهداف،جولانگاه روش کیفی میباشند.
نقطه حمله به روش کیفی عموما به موضوع عدم امکان تعمیمپذیری آنها مربوط میشود،چه چیزی ثابت میکند نتیجه پژوهش کیفی تعمیمپذیری است؟روش کیفی اصولا براساس رویه دیگری استوار است و اختلاف،انسانها و رفتار آنها را اصل قرار میدهد که قابل تبدیل به پدیدههای یکسان نیستند،بلکه صرفا به شکل ژرف و عمیق وارد پدیدهها شده و آن را جستجو و داده کاوی میکند،لذا در بدو امر به نظر میرسد که متغیرها و شاخصهای انتخاب دشه براساس رویکردی ذهنی و دلبخواهانه انجام گرفتهاند، اما این گرایش فردی و سلیقهای دارای منطق خاص خود است که بر منطق و گویا بودن نمونهها تأکید میکند."