چکیده:
تاریخنگاری و حتی ذهنیت تاریخی در تمام بخشهای قاره آسیا به یک اندازه اهمیت نداشته است.بارزترین جامعهای که به نظر میرسد علاقه کافی به تاریخ نداشته،حداقل بدانگونه که در غرب تصور میشود،کشور هندوستان قبل از پیروزی مسلمانان در اواسط قرون وسطی است.یکی از مورخین معاصر هندی گفته است: «تاریخنگاری یکی از توسعه نیافتهترین عرصهها در هند باستان بوده است.اگر چه برخی متون اسطورهای نظیر پوراناها فهرستی از سلسلهها را در خود داشت که شامل برخی مطالبی ابتدایی از تاریخ سیاسی میشد.معدودی متون هندو متعلق به قرون وسطی نیز به ثبت دستاوردهای برخی پادشاهان یا سلسلههای محلی میپرداختند.ولی میتوان گفت ثبت منظم وقایع تاریخی، بویژه جنگها،فتوحات،جانشینی سلسلهها و از این قبیل مسائل در واقع با وقایعنگاری مسلمانان آغاز شد»
خلاصه ماشینی:
"این کتاب منشأ کتاب دیگری هرچند بسیار مختصرتر یعنی اولین کتاب تاریخ در فارسی نوین و اولین اثر ادبی فارسی شد که بعد از حملهء اعراب به ایران منتشر شد،کتابی که تا حدودی به شکل متون عربی نوشته شده و لغات عربی بسیاری در آن بکار رفته است.
یکی از طرفداران برجسته این روش ابن اثیر(555-036 ق3321/-0611 م)بود که مهمترین اثر او یعنی الکامل که متن عربی آن مشتمل بر دوازده جلد است تاریخ بشر را از زمان خلقت تا کمی پیش از مرگ خود او شامل میشود.
میزان علاقهای که مورخین پارسی عصر مغول از خود نشان دادند بسیار بیشتر از آن چیزی است که میتوان از تکامل معمول تاریخنگاری انتظار داشت:در نتیجه آثار برخی از این مورخان از زمره مهمترین منابع موجود در مورد تاریخ امپراطوری مغول در مجموع و نه صرفا بخشهای ایران یا اسلامی آن میباشند .
غازان خان(مرگ 4031 م)، حاکم تازه مسلمان شده مغول او را مامور کرد تا تاریخ مغول را بنگارد،و حاصل کار کتاب جامع التواریخ بود که موجود است و مهمترین منبع در مورد تاریخ عصر مغول محسوب میشود.
اگر هم چنین باشد،یکی از میراثهای این اعتقاد دربارهء فعالیت کنفوسیوس به عنوان یک مورخ این مفهوم است که توزیع متناسب ستایش و سرزنش یکی از وظایف مهم مورخین بود-حتی اگر چه بسیاری از مورخین در عمل نسبت به اینکه خود را با کنفوسیوس در یک سطح قرار دهند بیمیل بودند.
Cannon et al(eds)The Blackwell Dictionary of Historian,Oxford."