چکیده:
میرزا قاضی محمدجعفر یزدی، مشهور به ذوالریاستین از صوفیان اندزنامه نویس دوره ناصری است. او در رساله وجوب دعای شاهنشاه به دفاع از سلطنت مطلقه ناصرالدین شاه برآمد. ذوالریاستین در همین راستا با تاکید بر ضرورت اطاعت ورزیدن مردم از پادشاه، هرگونه اندیشه اعتراض و عصیان را نامشروع می داند. بحران های سیاسی- اقتصادی دوره ناصری که ربطی وثیق با قدرت مطلق العنانی پادشاه داشت، عصیان های گسترده ای را زمینه ساز شد. قیام تنباکو نمود آشکار این وضعیت بود. ذوالریاستین در واکنش به آن قیام به تلاش نظری در دفاع از بنیادهای سلطنت و شخص پادشاه برآمد، اما تلاش نظری او دیگر اعتباری نداشت.
Mirza Ghazi Jafar Yazdi، Known as Zo-al Riasatain، is a Sufist moral writer in Nasser-al Din Shh’s era. He defended the absolute monarchism of Nasser-al Din Shah in his book called On the obligation of Praing the King. Zo-al Riasatain necessitated the obedience to the king and considered any objection or revolt against the king as breaching the [relioug] Law. Politico-economical crises of Nasseri era، which were directly related to his absolute power، caused a lot of revolts. A dominant manifestation of that was the Tobacco revolt. Zo-al Riasatain tried to defend the royal foundations and the king himself to react against these revolts but these attempts lacked ant credits.
خلاصه ماشینی:
"برخی از صفات وخصایص ناصر الدین شاه در رساله مورد بحث به قرار زیرند: «فروزنده مهر آسمان مهدلت،سلطان سلاطین عالم،بدر منیر نه رواق هفت نطاقچهار علم،فرمانفرمای طوائف امم ملک و حشم و مفثر قهرمان سیأتی و ماضی مظهرعدل و قهر حکم قدر و قضا،مصباح مشعشع مشکوه نفوس طاهره بیضاء،مشید ارکانشریعت غرا،سالک مسالک حق الیقین،و المعارج سر نو المبین حافظ شریعت سیدو المرسلین،ضباط طریقه ائمه طاهرین،ظل الله الممدود فی السموات و الارضین،ناصر ملتو دین،کاسر اعلام الکافرین،قهرمان الماء و طین ناجی ظلم و کین،مولی الملوک العربو العجم،ملجأ سلاطین کامکار،ملاد خواقین ذوی الاقتدرا،قوانین عدل و انصاف، مخرب مبانی جور و اعتساف،مؤسس شریعت غرا،ناصر ملت بیضاء،مظهر الاسماء و نزلمن القرآن و السماء،عدو بخش کشور گشا،محزن اسرار الهی،آرایشدهنده مملکت ایرانالسلطان ابن السلطان ابن السلطان و الخاقان ابن الخاقان ابن الخاقان،خلد الله ملکه وامطرالله العالمین سحاب عدله و احسانه» -دلائل وجوب دعای پادشاه انتشار اندیشه عدم مشروعیت سلطنت در دوره ناصری،باعث شده است تا ذوالریاستینابتدا نادرست بودن این عقیده را بیان کند و سپس به ذکر دلائل وجوب دعای پادشاهمبادرت ورزد.
»(کذا فیالاصل)9 ذوالریاستین پس از ارائه این استدلال در نادرستی عدم مشروعیت سلطنت مینویسد که: «چون داعی دولت قاهرهه به نحو اکمال معرت در در حق پادشاه زمان بهم رسانیده،دعای پادشاه را واجب میداند باید دلائل و برهانی که برطبق ادعای خود دارم بیان نمایمتا دیگران هم در مقام دعاگویی اقدام نمایند و مرقبات و دلائل خود را با محسناتمخصوصه اعلیحضرت اقدس همایونی در چند باب ذکر مینماید:10 خلاصه دلایل اولیه نویسنده در وجوب دعای پادشاه به قرار زیر است: 1-دعای پادشاه ضروری است،چون پادشاه منصوب از جانب اما علیه السلام است ومنظور نظر امام است؛ 2-چون پادشاه نظر کرده لطف پروردگار عالمیان است؛ 3-چون مدار امر تمام طوایف و آسایش آنها از پرتو وجود پادشاه است؛ ذوالریاستین که در حقیقت ادعاهای خود را با نام«دلایل»آورده و کمترین دلیلیبرای ادعاهای خود،(یا حد اقل دو ادعای مباین با باور اهل شریعت)ارائه نمیکند،عقیدهدارد که دعای پادشاه بر علماء،تمام تجار،همه بازاریان،زنها،صحرانشینان،مکاریها،مالدارها نیز واجب است."