چکیده:
بر اساس آمارهای رسمی، تولید روغنهای خوراکی از منابع داخلی، تنها کمتر از 10 درصد نیاز مصرفی کشور را تامین می کند و لذا همه ساله مقادیر چشمگیری چربی و روغن خوراکی خام و آماده با صرف هزینه های ارزی درخور توجهی وارد کشور می شود. با توجه به ضرورت و اهمیت افزایش تولید دانه های روغنی، بررسی و شناخت عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی موثر بر فرآیند تصمیمگیری کشاورزان در کشت و عرضه محصولات یاد شده از اهمیت خاصی برای نظام برنامه ریزی و سیاستگذاری بخش کشاورزی برخوردار است. تحقیق حاضر تلاشی در این راستاست و به منظور شناسایی عوامل تعیین کننده توسعه کشت سویا، با استفاده از روش تحلیل اقتصاد سنجی (مدل توبیت) و داده های مقطعی سال زراعی 1378-79 در استان گلستان، به عنوان مهمترین منطقه کشت و تولید دانه های روغنی کشور، انجام شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که عواملی نظیر اندازه مزرعه، تجربه کشاورز، فاصله مزارع از شرکت توسعه کشت دانه های روغنی، داشتن ماشین آلات کشاورزی، بروز عارضه اختلال در غفالبندی، درصد افت تعیین شده برای محصول سویای تحویلی و نوع مالکیت منابع آبی مزرعه از مهمترین عوامل تعیین کننده توسعه کشت سویا در این منطقه به شمار می رود. در این تحقیق متناسب با یافته های آن، پیشنهادهایی برای کاربری در سیاست گذاری بخش کشاورزی و به ویژه در راستای توسعه کشت محصول سویا ارایه شده است.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تحقیق گویای آن است که عواملی نظیر اندازه مزرعه،تجربه کشاورز،فاصله مزارع از شرکت توسعه کشت دانههای روغنی،داشتن ماشین آلات کشاورزی،بروز عارضه اختلال در غلافبندی،درصد افت تعیین شده برای محصول سویای تحویلی و نوع مالکیت منابع آبی مزرعه از مهمترین عوامل تعیین کننده توسع کشت سویا در این منطقه به شمار میروند.
فرم تابعی مدل توبیت چنین است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) Yi متغیر وابسته است و X1 تا Xn متغیرهای توضیحی مدلند که به شرح زیر تعریف میشوند: X1 سن، X2 میزان تحصیلات، X3 تجربه کشت سویا، X4 تعداد نیروی کار خانوار، X5 اندازه مزرعه، X6 تعداد قطعات مزرعه، X7 فاصله مزرعه از شرکت دانههای روغنی، X8 درآمد خارج از مزرعه، X9 شرکت در کلاسهای ترویجی، X10 بیمه محصول، X11 تنوع تولید یا شاخص ریسکگریزی کشاورز، X12 داشتن ماشین آلات کشاورزی(تراکتور)، X13 دریافت اعتبارات، X14 درصد افت تعیین شده برای محصول، X15 عملکرد محصول در سال زراعی قبل، X16 افراد تحت تکفل کشاورز، X17 هزینه تولید در هکتار، X18 نوع مالکیت منبع آبی، X19 بروز عارضه اختلال در غلافبندی محصول.
یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که عواملی نظیر اندازه مزرعه،تجربه کشاورز،فاصله مزارع از مراکز خرید محصول،داشتن ماشین آلات کشاورزی،بروز عارضه اختلال در غلافبندی سویا در سال گذشته،درصد افت تعیین شده برای محصول سویای کشاورزان و نوع مالکیت منبع آبی مزرعه از مهمترین تعیینکنندههای سطح کشت سویا در مزارع استان بوده و سایر متغیرها اثر معنیداری را نشان نداده و از مدل حذف شده است."