چکیده:
پیشینهء واژگان نگاری در سرزمین ایران،به دوران پیش از اسلام باز میگردد و سنت فرهنگنویسی یکی از بارزترین شاخههای علمی و ادبی است که از دیرباز وظیفهء حفظ و پاسداری از زبان و ادبیات فارسی را به دوش کشیده است. در این میان،ضمن یاد کرد موجزانهء تاریخ فرهنگنویسی در ایران،به ضرورت پیدایش آثاری از این سنخ و نیز با حفظ و پاسداشت از اکثر مباین بنیادین و مزایای گستردهء آن نوع از آثار،به تحول و تغییرات وافری که نخست منتج از دیرینگی این علم و سپس مسائلی اعم از نوع سیاستگذاری و خواستهء مردم و تأثیرات واژگان و سایر مظاهر فرهنگی بیگانه و به تبع وفور اصطلاحات علمی و فنی است،اشاره شده و در امتداد آن،دربارهء ساختار و ساختمان گوناگون دستوری و نظام واژهسازی و برخی موارد دیگر به اجمال بحث شده است. امید آنکه،پارهای از کاستیها در شیوهء واژگان نگاری و فرهنگ نویسی سنتی، تصریح و ضمن مقابله و مقایسه با انواع فرهنگهای نوین،توسط پژوهشگران و متخصصان،زمینهء پیدایش راهکارهایی-در حد وسع و بضاعت علمی-در گامهای نخستین،برای نیل به اهداف متعالی،که برپایهء اصول مشخص فرهنگنویسی و واژگان نگاری نوین(مطابق با تدوین فرهنگهای تخصصی زبانشناسان با تجربه)باشد،فراهم آید.
خلاصه ماشینی:
"(دبیر سیاقی،8631:7)1شمار فراوان فرهنگهای فارسی نو نیز که عدهای کهنترین آن را از روی شواهد غیر مستقیم فرهنگ ابو حفص سغدی میدانند که احتمالا مربوط به پیش از سدهء سوم هجری است،نشانهء تداوم این سنت و بارور شدن آن در دورهء اسلامی است.
در اینکه کدام واژههای منسوخ و کمکاربرد را میتوان در فرهنگ گنجاند،تجربهء تدوین فرهنگهای دو وجهی و دو زبانهء موجود سودمند است؛ که در اینجا برخی از عملکردهای آنها را در این دست فرهنگها-که لازم است دیگران نیز لحاظ کنند-برمیشمریم: 1.
روش بالا معمولترین روش تنظیم مدخل است؛اما روش دیگری نیز وجود دارد که در آن فقط صورتهای پایه یا اسنادی واژهها با نظم الفبایی مرتب میشوند و سپس زیر هر واژه، همریشهها و مشتقات آن در یک مدخل گرد میآیند استفاده از اینگونه فرهنگها دشوارتر است و اکنون این روش رواج چندانی ندارد،هرچند که برای تنظیم بخش ترکیبات ثابت در هر مدخل همین روش پیشنهاد میشود.
هنچنین در فرهنگنویسی باید چگونگی نشان دادن تلفظ کلمات،مورد بحث و بررسی قرار گیرد و روشهایی که تاکنون در فرهنگهای فارسی برای این منظود به کار رفته است معرفی و نقایص آنها برشمرده شود.
orthogaphy -------------- مناختای است که فرهنگ پهلویک نیز خوانده شده است و قراینی وجود دارد که هردو کتاب در دورهء ساسانی،لا اقل تا سدهء پنجم،ایرانیان به دلیل آنکه زبان فارسی،زبان مادری آنها است، خود را از تدوین و گردآوری لغتنامهء فارسی بینیاز میدانستند،ازاینرو کمتر به تألیف فرهنگ فارسی همت گماشتهاند،درحالیکه به تدوین قاموسهای زبان عربی،به عنوان زبان دینی خود، اقدام کرده اند."