چکیده:
انسانها از دیرباز،تحت تأثیر عناصر طبیعت(شیمل،1376:51)و پدیدههای برآمده از آن بودند و در دل هر پدیدهء بیتحرک و بیحرکت-جماد و اشیا- به دنبال روحی میگشتند تا آن را دریابند و رازهای آن را بگشایند.گویی محیط «پیرامون»با آدمیان باب سخن میگشود و کثیری از نیایشها در بدو پیدایش ادیان از حدیث نفس آدمی و واگویههای وی با عناصر طبیعت سرچشمه گرفته است.و این پدیدآورندهء گیتی به نیکی و فراست درمییافته است که جاذبهها و دافعههای طبیعت،بهترین سرچشمه برای پیدایش و نضج ادیان در نهاد انسانها خواهد بود.گاهی عناصر خوفآور و وحشتانگیز طبیعت،بشر را به سرسپردگی و رام شدن و حتی قربانی شدن در برابر آنها فرامیخواند. در این مقال،نقش باد به عنوان یکی از عناصر مهم طبیعت در قرآن و ادبیات عرفانی،به ویژه مثنوی مولانا،بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"آیا ایمنی دارید از اینکه بار دیگر شما را به دریا بازگرداند و توفانی سهمناک و کشتیشکن بفرستد و به خاطر کفرانی که ورزیدهاید،غرقتان سازد و کسی که ما را از کارمان بازخواست کند،نیابید؟(اسراء/ 96) احتمالاتی هم قایل است؛و آیهء شریفه،تتمهء توبیخ قبل است و معنایش این است که آیا شما ایمن از این هستید که هیچ وقت دچار غرق دریا نشوید؟و یا ایمناید از اینکه بار دیگر گذارتان به دریا نیفتد؟تا خداوند از بادهای شکننده و کشنده بفرستد و شما و کشتی شما را خرد کند و غرقتان سازد؟نه،چنین تأمینی ندارید،کسی را هم ندارید که بعد از غرق شدن از شما دفاع و به خدا اعتراض کند که چرا چنین کردی؟(ترجمهء تفسیر المیزان،ج 31،ص 412) «فیرسل علیکم قاصفا من الریح»همان است که جای دیگر گفت:«الله الذی یرسل الریاح»،فرومیگشاید الله بادها به تدبیر به هنگام دربایست و به اندازهء بایست انداخته به تقدیر بادهای مختلف مخارج مختلف به طبعهای مختلف در وقتهای مختلف:یکی راندن میغ را و ساختن آن را،یکی آبستن کردن میغ را و خشک کردن زمین را،یکی بستن یخها را و تبه کردن آفتها را و دباغت هوا را،یکی کشتی میراند،یکی زمین میزداید،یکی باغ میآراید،یکی هوا میپلاید،یکی باد نرم و خوش..."