چکیده:
بعضی منکر علم اقتصاد اسلامی هستند. مراد این گروه از «علم»، معنای
پزیتیویستی آن است. از سوی دیگر، برخی محققان اقتصاد اسلامی، با پذیرفتن همین
تعریف از علم، مدلهای نئوکلاسیک در اقتصاد را مبنا قرار میدهند و تنها ظواهر و
روبناهایی از حقوق اقتصادی اسلام را در آن قرار میدهند. مؤلف معتقد استبا
توجه به انگارههای جدیدی که از علم مطرح شده است، میتوان از علم اقتصاد
اسلامی سخن گفت و آموزههای اقتصادی اسلام را به صورت تئوریک و در قالب مطالعات
روشمند، قاعدهمند و قابل تعمیم ارائه نمود.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده در مقاله دیگری که در شماره 152 عصر ما به چاپ رسید، سیر تحولات تاریخی در روششناسی علم اقتصاد را بازگو کرده و ضمنا دیدگاه کسانی را که نظریههای علم اقتصاد را امری جهانشمول و مستقل از ارزشها و باورهای فرااقتصادی میشمارند، مورد نقادی قرار داده است; بنابراین حتی برپایه دستاوردهای جدید غرب در روششناسی علم، بخوبی میتوان معلوم کرد که علوم اجتماعی، همچون اقتصاد و جامعهشناسی، نسبتبه ارزشها و ایدئولوژیها بیطرف نبوده، علمی بودن یک نظریه به هیچ روی با دینی یا غیردینی بودن آن منافات ندارد.
برای مثال، از یک سو تصریح شده است که «منظور از علم اقتصاد اسلامی، تدوین یک معرفت قاعدهمند است که تمامی فروض، معیارها، مکانیسمها و حتی روشهای تجزیه و تحلیل از مکتب اسلام اخذ شده باشد» و از سوی دیگر به «نظام معرفتی تکثری» قائل شدهاند و اظهار داشتهاند که میتوان دو تئوری اقتصادی مختلف را در ایران و اندونزی پیشنهاد کرد و هر دو را هم اسلامی دانست و کافی است که با مبانی اسلامی در تعارض نباشد."