چکیده:
آثار هنری در طول قرون متمادی نمایشگر فرهنگ،باورها و عقاید هر قوم بوده و با تاریخ هنر اقوام پیوندی ناگسستنی دارد.بخش اعظم باورهای کهن هر تمدنی را خدایان،اسطورهها و افسانههای آن تمدن شکل میدهند.از شخصیتهای تاثیرگذار این اسطورهها موجودات افسانهای-خیالی هستند که بعضا از ترکیب دو یا چند موجود دیگر پدید آمدهاند.یکی از این موجودات ترکیبی مهم در افسانههای کهن ایران و تمدنهای باستانی دیگر،گریفین یا شیردال یعنی موجودی نیمه عقاب، نیمه شیر میباشد.گریفین نخستین بار در هنر مصر و بین النهرین تجلی یافت اما در اسطورههای هند،ایران،یونان و روم نیز حضوری پررنگ داشته است. در مقالهی پیش رو ابتدا به معرفی این موجود افسانهای پرداخته در ادامه نظریات مختلف دربارهی خاستگاه و ریشههای گریفین آورده شده است.بعضی آن را متعلق به سیتها(اقوام شمال آسیا)میدانند.و عدهای ریشهی آن را در داستانهای هند و ایرانی مییابند و برخی نیز آن را بدوا متولد هند میدانند.سپس نمادشناسی گریفین بین اقوام مختلف بررسی و به مفاهیم گوناگونی چون نماد خورشید وروشنایی،قدرت پادشاه و نیرمندی لشکریان،نیروی محافظ و نگاهبان(از جمله برای درخت زندگی)،برکت،خجستگی و خوش یمنی و...پرداخته شده است.در انتها نیز نمونههای گریفین در هنر پیش از اسلام ایران همراه با ویژگیها و سیر تحولات فرمی گریفین به عنوان یک نقشمایه در دورانهای مختلف پیش تارخی،هخامنشی و اشکانی و ساسانی معرفی شده است.این نمونهها از نخستین نمونههای گریفین مربوط به هنر مارلیک(1200 ق.م) شروع شده و به بهترین نمونههای آن در هنر هخامنشی رسیده و ادامهی آن کمرنگتر و متفاوتتر در دورهی اشکانی و در نهایت به تغییر شکل کلی این پرندهی اساطیری در دورهی ساسانی ختم میشود.در نمونهی هخامنشی تاثیر هنر بین النهرین آشکار است اما نمونههای پیش اکثرا متاثر از هنر مارلیک است.
خلاصه ماشینی:
یکی از این موجودات افسانهای و نمادین شیردال یا به تعبیر باستانشناسان گریفین میباشد که از دیرباز بین تمدنهای باستانی چون ایران،بین النهرین،هند،مصر و یونان شناخته شده و در هنر این اقوام جایگاه رفیعی داشته است.
اما اگر بخواهیم خاستگاه دقیق گریفین را بیابیم باید گفت همانگونه که اسامی متعددی برای این موجود ترکیبی ذکر شده و نیز با فرمهای متنوعی در هنر ملل مختلف یا حتی در هنر دوران مختلف ایران و دیگر اقوام ظاهر شده است(در ادامه به آن پرداخته میشود)همینطور نیز از مکانهای مختلفی به عنوان موطن اصلی این پرندهی افسانهای نام برده شده است که اگر بخواهیم بین همهی آنها اجماعی داشته باشیم به احتمال زیاد میتوان گفت که آسیا خاستگاه گریفین یا شیر دال میباشد.
نقش گریفین همه جا بازگوکنندهی صفات مثبت مانند حمایتکننده و نگهبان،قدرتمند،وفادار و موجود نجیب و شریف نبوده است چنانکه در بعضی از باورها و هنرها نیروی شر نیز به آن نسبت داده شده است که میتوان در این راستا به اسطورههای بین النهرین مانند اسطورههای بابلی، سومری و آشوری اشاره کرد.
14 شاید همین باورهای مردم بین النهرین بوده که در دوران هخامنشی نیز از آن تأثیر گرفته و در کنار شیر دال یا هما که مظهر نمادین مفاهیم مثبت و خیر بوده،موجودات هیولایی نیز شبیه به گریفین با سر و بدن و دستهایی همانند شیر و تنی پوشیده از پر و بال و پاهای چنگالدار در حال مبارزه و کشمکش شاه با ایشان تصویر شده است.
لیکن در هنر هخامنشی نیز موجودی ترکیبی شبیه به عقاب و شیر در نقش برجستهها کار شده که قطعا موجودی غیر از هما بوده است.