چکیده:
منظور از شهرت مورد بحث در این پژوهش، شهرت فتوایی در اصول متلقات است، یعنی فتوایی از فقها درباره حکمی از احکام شرعی، شهرت یافته بدون آنکه مستند آن معلوم باشد یا سندی برای آن حکم نباشد یا از آن دوری شده باشد، بحث از حجیت و عدم حجیت شهرت، در شهرت فتوایی مصداق پیدا می کند که بیشتر در مبادی استنباط فقها قرارگرفته ودیدگاه های گوناگونی نسبت به آن ارائه شده است که آیا چنین شهرتی از وصف حجیت برخوردار هست یا نه؟ در این میان گروهی آن را به کلی مردود دانسته اند و گروهی دیگربه طور مطلق حجت می دانند. اما گروه سوم که بیشترمورد بحث این تحقیق است بین شهرت قدمایی و متاخرین تفصیل قائل شده اند. شهرت فتوایی قدما از خصوصیتی برخوردار است که باعث شده آن را حجت بدانند و آن تعبد خاص قدما به این که طبق مضمون روایات ائمه(ع) فتوا می دادند و سند آن را حذف می کردند، و دیگر اینکه متون کتب فقهی آنها روایی است و عصر آنها به عصرمعصومین(ع) نزدیک است. که این خصوصیت باعث حصول وثوق و اطمینان به وجود نص معتبر و کشف از رای معصوم(ع) در نزد فقهایی شد که شهرت فتوایی قدما را حجت دانسته اند. اما شهرت فتوایی متاخرین را به علت اینکه شکل استنباطی و اجتهادی به خود گرفته است حجت نمی دانند حتی شهرت های قبل از زمان شیخ طوسی که در آنها اعمال نظر و استنباط صورت گرفته است را معتبر نمی دانند.
The renown in technical term of the jurists is surveyed and researched in three kinds: tradition، document، and judicial (Fatwaei) renown.
The pivot of this research is mainly debates about the judicial renown.
It is contentious matter that there is three kinds of theory about this renown as follows:
First: it is argument.
Second: it is not argument.
Third: archaic renown (Shohrat-e-Qodamaei) is argument because this renown refers to Imam’s statements .
But renown of modern times (Shohrate-e-Motaakher) is not argument، it is without document and including elicitation problems.