خلاصه ماشینی:
"از این نگاه، میتوان نشان داد که بیشترین آثار نوین فکری ما در حوزههای دینی و اجتماعی، معمولا در آستانه تحولات اجتماعی ایران شکل گرفته است.
این فرضیه را در مورد جنبش مشروطه و نهضت ملی تا حدودی میتوان به اثبات رساند؛ اما پرسش این است که آیا این فرض را میتوان در جریان تحولات انقلاب اسلامی نیز به تأیید رساند؟ این نکته را زمانی میتوان به صورت عالمانه مورد بحث قرار داد که آثار اندیشمندان دینی و غیردینی در دهه چهل و پنجاه با آنچه در دهه شصت و هفتاد عرضه شده، مورد مقایسه و تحلیل قرار گیرد.
این نکته را دستکم در حوزه اندیشه دینی دو دهه اخیر با مقایسه آثار اسلامی شخصیتهایی چون شهید مطهری، شهیدبهشتی، دکتر شریعتی و مهندس بازرگان به نیکی میتوان نشان داد.
بهاختصار میتوان گفت که در سالهای اخیر طلیعههایی رخ نموده است که اگر نه به صورت بالفعل، لااقل به صورت بالقوه میتواند بستر تحولات فکری را در حوزه اندیشه دینی و اجتماعی ایران فراهم سازد."