چکیده:
روایات شیعی از سویی حلال و حرام محمدی را به روز قیامت پیوند می دهد و از سویی دیگر جاودانگی هر پدیده را به همگونی مداوم آن با اعصار منتسب می دارد. تنظیم مدعای روایات طبقه نخست بر پایه مفاد روایات طبقه دوم و بر اساس تفکیک وظایف صورت می گیرد. این روایات القای اصول را به عهده ائمه، و تفریع فروع را بر عهده راویان حدیث می گذارند. این همان اجتهاد است که لباس جاودانگی بر قامت شریعت محمدی می پوشاند. این نوشتار اجتهاد را در عصر معصومان علیهم السلام و به طور خاص در دوران امام صادق(ع) مورد تحقیق قرار داده و پس از بیان موقعیت زمانی آن عصر، به شکل گیری مذهب تشیع در مقابل نحله های مختلف اشاره می کند و سیره امام صادق(ع) را در ارتباط با مساله اجتهاد و نیز شیوه های اجتهادی ایشان و اصحابشان را مورد کنکاش قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
این کار که تا اواخر قرن اول هجری بیشتر شکل روایت و حدیث داشت، کمکم شکل فتوا نیز یافت و در اواخر دوران بنیامیه و اوایل حکومت بنیعباس فقهای بسیاری پدید آمدند که با استفاده از شیوههای بدعتآمیز هم چون قیاس و استحسان احکام اسلامی را طبق نظر خود که همان نظر قدرتمندان حاکم بود صادر میکردند (خامنهای، 1383، ص 89).
سیره امام صادق در ارتباط با مسأله اجتهاد در این قسمت به شیوه ترغیب امام به اجتهاد شیعی در مقابل نحلهها و مکاتب مختلف فقهی، روشهای اجتهاد و کیفیت استفاده از قواعد و اصول کلی کتاب و سنت با استناد به احادیث و روایات اشاره مینماییم: 1ـ تشویق به مرجعیت دستور صدور فتوا به اصحاب از ناحیه ائمه معصوم علیهمالسلام نوعی دعوت به اجتهاد بود كه زمینه را برای مرجعیت فقهای اصحاب فراهم مینمود.
عرض کردم قصد داشتم پیش از اینكه بروم، در این مورد از شما کسب تکلیف کنم؛ من در مسجد مینشینم و کسی میآید و از من سؤال میکند: اگر بدانم او از مخالفان شما است به گونهای که آنان عمل میکنند به وی پاسخ میدهم و اگر بدانم از دوستان شماست، نظر شما را برای او باز میگویم و اگر آن مرد را نشناسم میگویم از برخی این گونه نقل شده و از برخی دیگر این گونه؛ آرای مختلف را برایش بیان میکنم و نظر شما را در بین گفتهها میگنجانم حضرت فرمود همین شیوه را پیشهساز که من نیز این گونه عمل میکنم (المجلسی، 1403هـ، ج 2، ص 237).