چکیده:
جهان امروز با دو وضعیت ظاهرا متعارض روبهروست:از یکسو شاهد ظهور شبکهای از جنبشهای سیاسی و فکری اقلیتهای مذهبی،قومی،مهاجران،فمنیستها،طرفداران حفظ محیط زیست و...است که رفتار،عقاید و شیوههای زندگی و فرهنگ متفاوتی از فرهنگ مسلط جامعه ارائه میکنند و درگیر منازعهای بزرگتر بر سر شناسایی (recognition) هویت و تفاوت خود هستند.از سوی دیگر،جهانی شدن مومجب درک نوینی از واقعیت جهان شده است که مطابق آن جهان مبدل به فضای عام مشارکتی با نیروهای اقتصادی،فرهنگی و تکنولوژی خاص خود شده که مهمترین خصلت آن ظهور فرهنگ جهانی است.پرسش اصلی این است که تأثیر جهانی شدن بر عرصه فرهنگ چه بوده است؟ آیا جهانی شدن موجب حل هویتهای خاص فرهنگی در فرهنگ عام جهانی نو ظهور شده است؟آیا جهانی شدن به معنای حاکمیت فرهنگ واحد آنگلو-آمریکایی و نفی همه هویتهای نو ظهور است یا در کنار این فرهنگ جهانی،تکثرگرایی فرهنگی تداوم مییابد؟
این مقاله با ترسیم وضعیت تکثر فرهنگی موجود در بسیاری از جوامع و پدیدهی جهانی شدن سعی میکند وضعیت هویت و تکثر فرهنگی در عصر جهانی شدن را مورد بررسی قرار دهد؛لذا فرضیه این مقاله این است که جهانی شدن ضمن ایجاد فرهنگ جهانی،شرایط امکان ظهور و تداوم فرهنگهای قومی،محلی،دینی،و...هویتهای متکثر را فراهم آورده است.این هویتسازی گاهی در قالب بومیسازی ارزشهای جهانی چون دموکراسی، جامعه مدنی،اقتصاد و تجارت و...نممودار میشود؛همانطور که برخی کشورها،ارزشهای جهانی فوق الذکر را با افزودن قیود فرهنگی و هویتی خاص جامعهی خود مانند دموکراسی اسلامی به کار میبرند.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اصلی این است که تأثیر جهانی شدن بر عرصه فرهنگ چه بوده است؟
آیا جهانی شدن موجب حل هویتهای خاص فرهنگی در فرهنگ عام جهانی نو ظهور شده
هویتهای نو ظهور است یا در کنار این فرهنگ جهانی،تکثرگرایی فرهنگی تداوم مییابد؟
شدن سعی میکند وضعیت هویت و تکثر فرهنگی در عصر جهانی شدن را مورد بررسی قرار
دهد؛لذا فرضیه این مقاله این است که جهانی شدن ضمن ایجاد فرهنگ جهانی،شرایط
دغدغهی اصلی این مقاله نیز سمت و سوی آتی جریان فرهنگی جهان است.
نو ظهور است؟رابطهی جهانی شدن فرهنگ با تکثرگرایی فرهنگی چیست؟2.
با عنایت به اینکه این مقاله وضعیت تکثر فرهنگی در عصر جهانی شدن را بررسی میکند،
شدن اقتصاد موجب ظهور الگوی جدیدی از برندگان و بازندگان در اقتصاد جهانی شده است.
میکند،بل معتقد به ظهور سطحی از جهانی شدن است که به لحا تاریخی بیسابقه بوده
هویتهای خاص فرهنگی چون بینادگرایی،ملیگرایی و قومیگرایی،حتی شاهد تشدید این خاصگراییها نیز هستیم.
(4)شاهد ظهور جامعه مدنی جهانی هستیم؛در این وضعیت حتی خرده
پنجم،قشربندی جهانی شدن فرهنگ نیز به سرعت تغییر کرده است.
میتوان شکل خاصی از جهانی شدن فرهنگ را توصیف کرد-ظهور عقایدی دربارهی انسان و
فرهنگ را نمیپذیرند،بلکه جهانی شدن را به عنوان خطر مشترک خود و زمینهای میدانند که به
را میپذیرند اما به دنبال آن هستند که درون این فرهنگ مسلط روزنهای برای سبک خاص و
واحد جهانی میشود و از سوی دیگر به تکثر فرهنگی یا فرهنگی شدن جهان نیز میانجامد؛به
ایجاد شدهاند که ریشه اصلی همه آنها را باید در فرایند جهانی شدن جستوجو کرد.
فرهنگ جهانی و کثرتگرایی فرهنگی مواجه است."