خلاصه ماشینی:
"گیدنز مشکلات دو طرف را ناشی از مشکلات باقیمانده از دوران جنگ سرد میداند و این مشکلات را در سه مقوله اصلی یعنی معنای غرب، ماهیت اروپا و نیروی نظامی آمریکا در ارتباط با اروپا گروهبندی میکند.
گیدنز نظر او را رد کرده و تصریح میکند تفاوت در این است که در آمریکا همه چیز سیاسی شده است، حتی دین.
ولی هانتینگتون با ارائه آمارهایی از کشورهای مختلف، بر مدعای خود تأکید میورزد و از رواج دوباره دین در جهان خبر میدهد و البته میپذیرد که دین در آمریکا سیاسی شده است.
گیدنز منازعه غالب روزگار ما را نه جنگ تمدنها، بلکه منازعه بین جهانبینی و بنیادگرایی میداند؛ جهانبینی را هسته غرب یک و بنیادگرایی را نیز فراتر از بنیادگرایی مذهبی و ملی ارزیابی میکند.
هانتینگتون غرب را دچار مشکل مشروعیت میبیند و برای حل مشکل نیز پیشنهاد میکند که به آمریکا و یا سازمان ملل مشروعیت بیشتری داده شود."