چکیده:
پست مدرنیسم را جستجو کند و سپس جنبههای مختلف هر یک را در حیطه معماری و شهرسازی به بحث بگذارد.ساختارشکنی و پست پست مدرنیسم نیز بخشی از این مقاله را شامل میشود.در دهههای اخیر جنبشها و مکتبهای چندی در عرصهء معماری و شهرسازی پیدا شدهاند که غالبا ریشه در دیدگاههای فلسفی دارند و شناخت آنها بسیار ضروری است. سبک شهرسازی و معماری متأثر از مکتب پست مدرن یکی از مهمترین و فراگیرترین جنبشهایی است که در سالهای اخیر وسعت یافته و اغلب معماران و شهرسازان حتی الامکان نگاهی بدان دارند. نوشتهء حاضر بر آن است که ابتدا ریشههای فلسفی مدرنیسم و
خلاصه ماشینی:
سبک شهرسازی و معماری متأثر از مکتب پست مدرن یکی از مهمترین و فراگیرترین جنبشهایی است که در سالهای اخیر وسعت یافته و اغلب معماران و شهرسازان حتی الامکان نگاهی بدان دارند.
البته در طرح این بحث نباید از دیدگاههای فیلسوفانی نظیر هگل4غفلت کنیم؛چرا که برای نخستین بار هگل بود که موضوع خودآگاهی و آگاهی را در ارتباط با تاریخ مطرح نمود و مدرنیسم را به ماهیت تاریخی خود به عنوان عصری جدید رهنمون کرد5،ولی به خاطر پیچیدگی موضوع،بحث را از کانت شروع میکنیم.
مثلا یکی از طرفداران مدرنیسم در کتاب خود83تنها در فصلی چهار صفحهای و تحت عنوان«چند اصطلاح رایج»از پست مدرنیسم نام میبرد و ضمن انکار پروژه پروئیت ایگو به عنوان اثری مدرنیسمی، خالق آن را نیز از جمع خودشان طرد میکند،93ولی همگان میدانند که همین سبک معماری و شهرسازی براساس مترقیترین ایدههای ciam طراحی و عرضه شده و حتی از انیستیتو معماران آمریکا نیز جایزه دریافت کرده بود و صد البته که هیچ کس،ژوئیه 2791 و تعابیر و تفاسیر ارائه شده در مورد این پروژه-نظیر این سخن پیترهال که مینویسد: پروتئیت ایگو از دور به یک منطقهء بدبخت و فلک زده میماند-04را به این زودی فراموش نخواهد کرد.
ایهامش به زبان ساده،در مقبول خاص و عام بودن و کهنه و نو بودنش میباشد»98 در این زمینه وی برای شفافیت مطلب،جدول معروفی را ارائه میکند و ضمن تقسیمبندی زمانی به سه دورهء مدرن،مدرن متأخر و پست مدرن، هر کدام از آنها را از سه دیدگاه ایدئولوژی،سبک و نظریات طراحی، مورد بررسی قرار میدهد.