خلاصه ماشینی:
"متأسفانه اقتصاددانان در گذشته در ردیابی و کمی کردن این واکنشها کار چندانی انجام ندادهاند، در نتیجه نسبت به توسعه الگوهای اقتصاد سنجی برای نرخ ارز بر اساس عوامل اصلی تعیین کننده آن، یعنی متغیرهای کلان اقتصادی دچار بدبینی شدهاند 2 بر اساس ماه چهار اساسنامه صندوق بین المللی پول یکی از وظایف صندوق«نظارت بر سیاستهای ارزش اعضاء»میباشد و کشور عضو صندوق بدون توجه به نظام ارزی وظیفه ارزیابی دقیق نرخ ارز و عوامل تعیین کننده آن را به عهده دارد.
این دو معادلات صادرات و واردات را برای کشورهای عمده صنعتی از سال 1973 تا 1991 با استفاده از شاخص نرخهای ارز حقیقی بر پایه شاخص قیمت مصرف کننده، ارزش واحد صادرات و هزینه واحد نیروی کار تخمین زدهاند، و شواهدی در مورد واکنش بلند مدت تجارت نسبت به رفتار نرخ ارز حقیقی بدست آوردهاند، اما در کوتاه مدت رابطهای اندک بین این دو وجود داشته است.
به طور خلاصه، اگر چه شاخصهای کلان قدرت رقابت ممکن است با تغییر در (1)-Carmazza(2)-Bartolini(3)-Rose and Sevensson(4)-Marsh and Tokarich(به تصویر صفحه مراجعه شود)عدم تعادل خارجی همبستگی قوی نداشته باشند، اما این شاخصها میتوانند نشان دهنده فشار بازار در جهت تعدیل نرخ ارز اسمی باشند.
در این الگوی تک معادلهای، متغیرهای کلام اقتصادی در نظر گرفته شده عبارتند از: -تفاوت نرخهای تنزیل در سوئیس و آلمان-تفاوت نرخ سه ماهه فرانک سوئیس و مارک آلمان در بازار سپردههای اروپایی-تفاوت بین نرخخای بهره سه ساله و سه ماهه بازار اروپا برای مارک و فرانک سوئیس-شاخص قیمت مصرف کننده در دو کشور-نسبت بهره برداری ظرفیت صنعتی در دو کشور-نسبت مانده حساب جاری تراز پرداختها به تولید ناخالص داخلی-جریان ورود یا خروج سرمایهبرای تخمین الگو از آمار فصلی، از نیمه دوم سال 1979 تا نیمه دوم سال 1991 استفاده شده است."