چکیده:
تبیین ارتباط بین ریسک و بازده و قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، مفهومی است که دهههای اخیر به پارادایم غالب و مسلط در بازارهای سرمایهای تبدیل شده است. بهطوریکه پس از بیان مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای توسط شارپ و لیتنر در سال 1965، این مدل بارها مورد انتقاد و اصلاح قرار گرفته است.
در این مقاله نسخه دیگری از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای CAPM، در کنار CAPM سنتی در بورس تهران مورد آزمون قرار گرفته است، که حساسیت تغییرات بازده سهم به تغییرات مصرف سرانه را به عنوان معیار ریسک قرار میدهد و تحت عنوان مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مبتنی بر مصرف یا به اختصار C-CAPM، شناخته میشود.
در این مجموعه 184 سهام در بورس اوراق بهادار تهران که از ابتدای سال80 تا پایان سال 85 وقفه معاملاتی طولانی نداشتهاند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهند با وجود اینکه بتای مصرف از نظر تئوری بایستی یک معیار بهتری از ریسک سیتماتیک باشد ولی عملکرد تجربی مدل قیمتگذاری دارایی سنتی، دلگرم کنندهتر بوده و در همه آزمونها موفقیت نسبی داشته است.
Explanation relation between risk and return and capital asset pricing are concepts which is appointed as dominator and major paradigms in capital markets. So far as after offering CAPM by Sharp & Lintner، this model has been revised and criticized frequently. In this paper another version of CAPM has been tested versus traditional CAPM in Tehran Stock Exchange. This version of CAPM measures sensitivity of stock return to consumption percapita and consider it as measure of risk. This model is identified as Consumption based Capital Asset Pricing Model or in abbreviation is C-CAPM. We examine 184 stocks in Tehran Stock Exchange which have not had long deadlock from beginning of 1380 to end of 1385. Despite of the fact that Consumption beta should be a better measure of systematic risk theoretically، but our results show empirical performance of traditional CAPM is more encouraging than C-CAPM، and CAPM had relative success over all tests.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله نسخة دیگری از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهاي CAPM، در کنار CAPM سنتی در بورس تهران مورد آزمون قرار گرفته است، که حساسیت تغییرات بازده سهم به تغییرات مصرف سرانه را به عنوان معیار ریسک قرار ميدهد و تحت عنوان مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مبتنی بر مصرف یا به اختصار C-CAPM، شناخته میشود.
نتایج نشان ميدهند با وجود اينكه بتای مصرف از نظر تئوری بایستی یک معیار بهتری از ریسک سیتماتیک باشد ولی عملکرد تجربی مدل قیمتگذاری دارایی سنتی، دلگرم کنندهتر بوده و در همة آزمونها موفقیت نسبی داشته است.
همانگونه که بریدلی و مایرز (1981)، فاما (1976) و دیگر ادبیات موجود نشان ميدهند، این مدل، بازده دارایی را به بازدة بدون ریسک و بازدة بازار ارتباط ميدهد، که ميتوان آن را به صورت ریاضی به شکل زیر نشان داد: به تصویر صفحه مراجعه شود در اینجا E، نشانگر مورد انتظار یا همان امید ریاضی است و بتای بازاری هر سهم عبارتست از: به تصویر صفحه مراجعه شود که عبارت ، معیار ریسک سیستماتیک دارایی i است.
پرسش اساسی این پژوهش این است که آیا در بازار بورس اوراق بهادار تهران، C-CAPM، در مقایسه با CAPM سنتی ميتواند تبیین کنندة بهتری از ارتباط بین ریسک و بازده مورد انتظار سهام باشد؟ در این پژوهش، نمونهگیری به صورت قضاوتی انجام گرفته است بهطوری که همة شرکتهای پذیرفته شده در بورس که طی سالهای 80 تا 85 وقفة معاملاتی نداشتهاند و دارای 72 بازدة ماهانه بودهاند، در نظر گرفته شدهاند سرانجام، در مجموع 184 شرکت انتخاب شدهاند.
8- فرضیات تحقیق هدف اصلی این پژوهش، آزمون توان مدل C-CAPM، در مقایسه با CAPM در تببین ارتباط بین ریسک و بازده در بورس تهران است.