چکیده:
دیدگاه اسلام درباره غایت و رسالت حکومت، از موضوعهای مهمی است که دغدغه بسیاری از متفکران میباشد. اینکه آیا دین افزون بر رهیافتهای فردی، به ابعاد اجتماعی یا سیاسی نظر دارد یا خیر، تلقی واحدی وجود ندارد. عدهای معتقدند آموزههای دینی به وظایف و تکالیف فردی منحصر است و قداست آن ایجاب میکند وارد عرصه سیاست و اجتماع نشود؛ اما گروه دیگر که عمیقتر میاندیشند، بر این باورند که انحصار دین به امور فردی و نادیده انگاشتن آموزههای اجتماعی و سیاسی آن، به دلیل نشناختن دین است؛ زیرا بسیاری از آموزههای دینی مربوط به امور اجتماعی و سیاسی است. با این جامعنگری تعالیم دینی، میتوان موضوع را از دو جنبه مادی و معنوی بررسی کرد. بنابراین، هدف این نوشتار تبیین منطقی نظریه جامعیت دینی در برابر دیدگاهی است که بر فردی بودن تعالیم اسلام تأکید دارد و نتوانسته است دلیل محکم برای آن ارائه دهد. لازم به ذکر است که هدف و یافتههای اصلی پژوهش، بر مبنانی عقلی و نقلی مبتنی است.
خلاصه ماشینی:
"در منابع و متون مقدس دینی، حکومت الهی صرفا برای تأمین معاش دنیوی و برخی امور مادی که برقراری رفاه و امنیت یا تدارک امور اجتماعی باشد تأسیس نشده، بلکه با لحاظ این امور، چون دنیای انسان به آخرتش وابسته است و برای غایت اخروی خلق، و اهداف متعالیتری برای آن در نظر گرفته شده است، شعاع رسالت آن افزون بر توجه به دنیا، سعادت عقبی را نیز دربر میگیرد.
همه این آیات به روشنی دلالت دارند بر اینکه یکی از اهداف اصلی حکومتهای الهی، نفی هرگونه شرک و بتپرستی و احیای روح توحیدی است؛ شاید مهمترین و بزرگترین رسالت حکومت دینی در همین امر نهفته باشد؛ زیرا کمال و سعادت فرد و جامعه به ایمان و یگانهپرستی بستگی دارد؛ بدین معنا که اگر گرایش و اعتقاد به توحید و یکتاپرستی احیا شود، جامعه به سمت سعادت پیش خواهد رفت و اگر این پدیده در جامعهای نباشد، هرگز آن اجتماع انسانی طعم لذت، سعادت و کمالات معنوی را نخواهد چشید.
از مفاد این آیه استفاده میشود که اجرای حدود الهی، رسالت همه انبیا بوده است و اختصاص به پیامبری خاص نداشت و این همه تأکید نشانه اهمیت موضوع است که اگر حکومت دینی حدود الهی را در جامعه اجرا کند، زمینه سعادت برای مردم فراهم خواهد شد؛ در غیر این صورت، جامعه به انحراف کشیده شده و سقوط میکند؛ زیرا نادیده گرفتن حدود الهی و هرگونه تعدی و تجاوز به تعالیم خدا و رسول و طغیان در برابر آن، نه تنها آثار شوم دنیوی دربردارد، بلکه موجب عذاب اخروی و خلود در جهنم میشود: «ومن یعص الله ورسوله ویتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها وله عذاب مهین."