خلاصه ماشینی:
"و بگرید (*)دهکده ویتنام جنوبی که بوسیله سربازان امریکائی قتلعام شد و ماجرای محاکماتش هنوز پایان نیافته روز مادران* زن جوان دست چپش را دراز کرد زنی دلیر با پوست تیره و دل سپید پارچهای گوشت را به آرامی برداشت و با ادب و محبت بوسید چشمهای کشیدهاش کشیدهتر شد کوچک شد کوچک شد و روی هم افتاد.
سربریده فرزندش را در اغوش فشرد زن دلیر با پوست تیره و دیدگانی که خشم در ان میدرخشید انجا که ایستاده بود آخوری بود از اصطبلی ویرانشده و از میان روزها یک"10 مه"بود که در آنروز در سراسر جهان روز مادران را جشن میگیرند.
در درونش،در خودش با پرسشی اندوهناک در جانش: "چرا؟خدایا،چرا؟ دلش شعله میکشید دیدگانش از خشم میدرخشید زن دلیر با پوست تیره و دل سپید سربریده فرزندش را در آغوش میفشرد و میگریست..."