چکیده:
شعر فارسی گذشتهای درخشان دارد،اما هیچ کدام از سخن سرایان زبان فارسی،در ادب گذشته ایران،به گونهای اختصاصی به ادبیات کودکان نپرداخته و اثری مخصوص به کودکان پدید نیاورده است. شعر مکتوب کودک در ادبیات ایران از دورهء بیداری آرامآرام پدیدار شد و از آغاز سدهء چهارده هجری،کمکم نوشتههای دربارهء ادبیات کودکان و نوجوانان به نگارش درآمد. لالاییها در کنار متلها،منظومهها،ترانههای عامیانه کودکانه و....یکی از گونههای منظوم ادبیات کودکانه هستند که از سرچشمههای عاطفه،احساس و مهر جوشیدهاند و در حوزهء ادبیات عامیانه قابل بررسیاند. مخاطبان اصلی لالاییها،همزمان شعر،موسیقی و رقص را به اجرا در میآورند.و از آن جایی که در بستر ادبیات عامیانه و شفاهی جریان دارند،متأسفانه کمتر به کتابت رسمی درآمدهاند،از همینرو، بسیار آسیبپذیر و فراموش شدنی مینمایند. موارد زیر را میتوان از مضامین لالاییهای ایرانی برشمرد: آرزوها و آرمانهای مادرانه،همچون بزرگ شدن،سواد آموختن،قرآن خواندن و همسر گزیدن فرزند،بازگشت پدر از سفر،بیان دردها،رنجها و خستگیهای مادر،تشبیه کودک به گلهای گوناگون، دعوت کودک به خواب و....
خلاصه ماشینی:
"این لالاییهای گسترده،بخشی از شرایط خانوادگی و چگونگی زندگی خانوادههای ایرانی را باز میگویند: لالا لالا گل قالی بابات رفته جایش خالی لالا لالا گل پونه بابات رفته دلم خونه (همان:45) لالا لالا گل خشخاش بابات رفته خدا همراش خدا همراه راهش بود علی پشت و پناهش بود (همان:45) لالا لالا گل اوشن بابات اومد چیشت روشن (همان:55) لالا لالا گل خشخاش بابات رفته خدا همراش بابات رفته به هل چینی بیاره قند و دارچینی (همان:75) لالا لالا گل پنبه بابات میآد روز شنبه (همان:75) لالا لالا خبر داری تو بابا در سفر داری لالا لالا حیاتم ده از اون لبها نباتم ده (همان:85) لالا لالا گل نعنا بابات رفته شدم تنها (همان:38) لالا لالا دل خسته بابات رخت سفر بسته (همان:95) لالا لالا سیادونه که بابات در بیابونه لالا لالا خبر اومد که بابات از سفر اومد (همان:631) کلام الله که سی جزوش غلط نی وغم خوردن کسی مانند من نی ایر چاردنگ دنیانه بگردی ستاره سوختهای مانند من نی (همان:88) لالا لالا گل پسته شدم از گریههات خسته لالا لالا گل عناب شدم از گریهات بیتاب لالا لالا گل زیره چرا خوابت نمی گیره لالا لالا گلم باشی تسلای دلم باشی بخوابی از سرم واشی نمیری همدمم باشی (همان:06) 4-مضمون آرام گرفتن کودک و به خواب رفتن او،شایعترین مضمون لالاییهاست: لای لای دندیم یاتینجا گوز لرم آی باتینجا منیم عو مروم قو تاردی سن حاصله چاتینجا (همان:61) (تا زمان خوابیدن لالایی گفتم/و تا فرو رفتن ماه چشم انتظار خواهم بود/عمر من تمام شد/تا تو به ثمر برسی) لای لای چالام یا تارسان قزل گوله با تارسان قزل گولون ایچنده شیرین یوخی تا پارسان (برایت لالایی میخوانم تا خوابت ببرد/در بستری از گل سرخ غرق شوی/و در درون گل سرخ به خوابی خوش بروی) بخواب ای گل بخواب ای گل بخواب این خرمن سنبل (همان:38) لالا لالا گل آبی چرا امشب نمیخوابی (همان:45) لالایت میکنم خوابت نمیآد بزرگت میکنم یادت نمیآد بزرگت میکنم تا زنده باشی غلام حضرت معصومه باشی (همان:601) لالا لالا لالایت میکنم من تو گهواره به خوابت میکنم من لالایی گویم و خوابت کنم من بخواب تا جون به قربانت کنم من (همان:35) الا لالا لالاش میآد صدا کفش باباش میآد که گل وقت گلابش شد عزیزم وقت خوابش شد (همان:531) با آنکه معمولا لالاییها را هنگام خواباندن کودکان میخوانند اما بهندرت گاهی برای بیداری کودکان نیز لالایی خواندهاند: عزیزم عزیزم اویان گول اویان بولبول اویان گول بولبول فغان ایلیر نه یاتمسان اویان گول (همان:02) (عزیزم ای گل بیدار شو/ای گل[من]بلبل[من]بیدار شو/بلبل شو و غوغا بر پا کرده است/برای چه خوابیدهای بیدار شو) 6-ترساندن کودک از«لولو»مضمون دیگری است که در لالاییهای ایرانی تکرار میشود."