چکیده:
تحلیل یکی از روشهای غیر واکنشی (Non-reactive) و غیر مداخلهای (Unobtusive) است.چون اسناد مشاهده کردنی و متون تحلیلی قبلا ثبت و ضبط شدهاند.بنابراین تحلیل محتوا هم روشی برای تحلیل دادههاست و هم روش مشاهده اسناد.در این مقاله آثار آنتوان چخوف با استفاده از تکنیک فوق و آنالیز آماری با تکیه بر ایدههای جامعهشناسی مورد بررسی قرار گرفت.09 اثر چخوف به شیوه نمونهگیری تصادفی سیستماتیک از میان مجموعه آثار وی انتخاب شدند.از مجموع 4 فرضیه اصلی تحقیق 3 فرضیه توانستند از آزمون رد عبور نمایند.مفاهیم و شیوههای جامعهشناختی که در آثار نمونه بیشترین فراوانی را داشتند عبارت بودند از:بحران ارزشها(آنومی)،انتقاد از طبقه بالا و متوسط اجتماعی،شیوه مشاهده چندلایهای،شیوه عکسبرداری بدون اطلاع سوژه. نتایج تحقیق نشان دادند که آنتوان چخوف بخوبی از عهده ترسیم اوضاع اجتماعی-اقتصادی- سیاسی دهه 0091 روسیه برآمده و اثرات مستقیم این دوران را بر زندگی خانوادگی مردم بخوبی نشان داده است. همچنین در داستاننویسی نیز از شیوه بدیعی به نام عکسبرداری بدون اطلاع سوژه استفاده نموده است.یعنی به عوض داشتن طرح داستان با بهرهگیری از شیوه مذکور به درون شخصیت داستان نفوذ میکند.درواقع وی با تصویر یک لحظه نمونه از تمامی لحظات شخصیت داستان،خواننده را از ذات و جوهره این زندگی آگاه میکند و از طریق این زندگی او را به سمت موارد مشابه رهنمون میسازد.
خلاصه ماشینی:
"به این دلایل آثار جخوف با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و خصوصا برای کشف
3-چخوف در اکثر آثار خود از شیوهء زندگی و طرز تفکر افراد وابسته به طبقهء
4-در اکثر آثار چخوف بین استفاده از شیوه عکسبرداری بدون اطلاع سوژه و
بالای نمادهای جامعه دارای بحران ارزشها است:وجود انسانهای خسته و منزوی و نیز
آنومیک است و هم به چخوف این امکان را نمیدهد که نسبت به آینده زیاد خوشبین
استفاده شده یعنی(16%)بنابراین مدرک کافی برای پذیرفتن فرضیه موجود است.
جامعه خود شوند زیرا به تعبیر خود چخوف این نوع افراد مانند جوشهای صورت
فرضیهء سوم:چخوف در اکثر آثار خود از شیوهء زندگی و طرز تفکر افراد وابسته به
وجود داشته است یعنی(16%)بنابراین مدرک کافی برای پذیرفتن فرضیه فوق موجود
بهطور کلی تمامی زندگی و آثار چخوف گویی این ندا را سر میداد که:
در این داستان عشقهایی که در جای واقعی خود نیستند و نه براساس نیازهای عاطفی و احساسی بلکه برای گریز از یکنواختی بهوجود میآید بخوبی
دلایلی که همه تبلها به نفع خود بیان میکنند همیشه این است که:آنها به نمرههای
چخوف در توصیف یکی از میهمانان در این داستان اشاره نمود:
میسازد این است که:فراخبین نیست و از حدود تنگ تخصص خود نمیتواند قدمی
کوشش بسیار ترجمه میکند،ولی از ابتکار نهی است و استعداد بیش از این را ندارد.
برای اینکار فانتزی و اختراع و نیروی درک و استنباط لازم است و این در وجود پیوترایگناتیویچ هیچ وجود ندارد.
آمده و اثرات مستقیم این دوران را بر زندگی خانوادگی مردم بخوبی نشان داده است."