چکیده:
قرارداد ضمان معلق ممکن است معلق یا منجز منعقد گردد.قرارداد ضمان معلق نیز ممکن است معلق بر شرایط صحت ضمان یا معلق بر غیر شرایط صحت عقد،منعقد شود.مادهء 699 قانون مدنی،قرارداد ضمان معلق بر غیر شرایط صحت را باطل دانسته است.اما مادهء 700 قانون مدنی،قرارداد ضمان معلق بر شرایط صحت را ظاهرا نافذ اعلام کرده است. قرارداد ضمان منجز نیز ممکن است،اجرای قرارداد یا پرداخت دین، معلق گردد.مادهء 699 چنین تعلیقی را نافذ دانسته است.ممکن است،اثر عقد ضمان،در قالب شرط نتیجهء معلق در ضمن عقد لازم دیگری درج شود. در این نوشتار،مبنای نظری و ماهیت حقوقی این نوع قرارداد،مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"اما برای بررسی ماهیت حقوقی،خود ماهیت را باید مورد بررسی قرار داد،نه آثار را،چون عقد ضمان معلق و عقد ضمان منجز که پرداخت وایفا تعهد در آن معلق بر عدم تأدیه مدیون اصلی شده است،دو ماهیت است واز لحاظ آثار نیز متفاوت است،لیکن از لحاظ حق رجوع طلبکار به ضامن در صورت تحقق معلق علیه،مشترک میباشد.
سؤوالی که مطرح میشود این است که آیا میتوان عقد ضمان را معلق بر وجود شرایط صحت آن انشاء نموده؟مادهء 700 قانون مدنی به این پرسش جواب مثبت داده و مقرر میدارد: تعلیق ضمان به شرط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مضمون عنه مدیون باشد،من ضامنم،موجب بطلان آن نمیشود.
بعضی دیگر اختلاف این دو ماهیت را ظاهر و ساختگی دانسته و معتقدند: «قانونگذار در مادهء 699 بین دین و التزام به تأدیه تفاوت نهاده و مقرر داشته است که ایجاد اصل دین برای ضامن باید منجز انجام گیرد و انتقال آن از مدیون یا در هوا باقی نماند،ولی ضامن نیز مانند هر مدیون دیگر،میتواند التزام به تأدیه را معلق به شرایطی کند،این تمهید به منظور احترام به عقیدهء گروهی از فقها است که نقل ذمه را مقتضای ذات ضمان و اثر جداناپذیر آن میدانند و گرنه از نظر رجوع ضامن تفاوتی بین این دو تعلیق وجود ندارد و اگر شرط تعلیق،رجوع طلبکار به مضمون عنه باشد،ضامن در صورتی طرف دعوی قرار میگردد که طلبکار از وصول دین به وسیله مضمون عنه مأیوس شده باشد»(کاتوزیان،1376،ص 257)."