چکیده:
اراده و اختیار،از مهمترین و مشکلترین مباحث فکری بشر بوده و از دیرباز،اندیشه انسان را به خود معطوف ساخته است.این بحث،آثار و نتایج بسیاری دارد و به جهت داشتن ابعاد متعدد،در علوم مختلفی،از جمله فلسفه، کلام،روانشناسی،اخلاق و حقوق مورد بحث قرار میگیرد.در علوم حقوق، چگونگی شکلگیری و تحقق اراده،در صحت عقود وایقاعات و نیز میزان مجازات مؤثر است.در این نوشتار،گزارشی کوتاه از دیدگاه ارسطو دربارهء اراده،انتخاب،اضطرار و مبادی آنها و تأثیرشان در تخفیف و تشدید مجازات ارادئه خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"پس از ذکر این نکته،ارسطو همین مطلب را در مورد علم حقوق و قانونگذاری نیز صادق میداند و میگوید:اراده نه تنها اساس علم اخلاق است،بلکه برای قانونگذار هم که برای اعمال،پاداش و کیفر پیشبینی میکند سودمند است(ارسطو،1991[1109 ب Aristotle.
ارسطو نیز در ادامه بحث،اعمال ارادی همراه با فشار بیرونی را دارای درجات و انواع مختلفی میداند و معتقد است ارتکاب برخی کارهای زشت در چنین شرایطی باعث میشود تا عامل سمتحق نکوهش و مجازات باشد و آن وقتی است که مصلحت و هدفی شریف در میان نباشد.
از این نکته استفاده میشود که به نظر ارسطو اگر کسی به طور طبیعی نادان باشد یا بیاراده دچار خشم شود،در نادانیاش مقصر نیست و در نتیجه جرمش قابل بخشش یا تخفیف مجازات است.
به نظر میرسد سخن ارسطو دربارهء غیر اضطراری بودن و در نتیجه قابل مجازات بودن عملی ناشی از نادانی نسبت به خوب و بد بودن عمل،تنها در صورتی است که نادانی از روی تقصیر باشد،زیرا اگر فردی بدون تقصیر به کلیات عمل نادان باشد و مرتکب جرمی شود،مردم او را مستحق بخشش میدانند.
اما از لابهلای سخنان ارسطو در این دو بحث معلوم میشود که او دو شرط دیگر نیز برای ارادی بودن بدون عمل قائل است، یکی توانایی فاعل بر فعل و ترک،و دیگری اینکه عمل مطبوع فاعل باشد.
ارسطو در همین یکی از فقرات بحث از اراده و اضطرار میگوید: اعمالی را که به سبب خشم یا شوق روی میدهند،به درستی نمیتوان اضطراری نامید، زیرا در غیر این صورت هیچ حیوانی و نیز کودکانی،عمل ارادی انجام نخواهد داد(ارسطو، 1991،ص 1754[1111 الف 25])."