چکیده:
این مقاله بر آن است که مقایسهای بین برهان صدیقین فیلسوفان اسلامی (صدر المتألهین و پیروان او)و برهان انتولوژی فیلسوفان مغرب زمین انجام دهد.برهان صدیقین و برهان انتولوژی هر دو در این امر مشترکند که برای اثبات وجود خدا،مخلوقات را واسطه اثبات نمیگیرند.ابتدا به بررسی برهان صدیقین فیلسوفان اسلامی پرداخته شده،سپس تقریرهای برهان وجودی در مغربزمین مورد بحث قرار است و در پایان نیز با مقایسه این دو نگرش، اتقان و دقت تفکر فیلسوفان اسلامی روشن میگردد.
خلاصه ماشینی:
"ج-تقریر برهان صدیقین از نظر حاج ملا هادی سبزواری161 مرحوم سبزورای که از پیروان صدر المتألهین میباشد این برهان را در حواشی خود بر اسفار چنین تقریر میکند: «محکمترین و کوتاهترین تقریر برهان صدیقین آن است که بعد از اثبات اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت گفته شود که حقیقت وجو که همان واقعیت و عینیت است،حقیقت صرف و مرسلهای است که محال است عدم را بپذیرد.
د-برهان صدیقین از نظر علامه طباطبایی162 علامه طباطبایی نیز که از پیروان صدر المتألهین یباشد تقریر خود را از برهان صدیقین در پاورقی اسفار و جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم به این صورت بیان میدارد: «واقعیت هستی،واقعیتی است که با آن سفسطه را رد میکنیم و مییابیم که هر موجود باشعوری ناگزیر از اثبات آن است؛این واقعیت هستی،ذاتا زوال و رفع را نمیپذیرد.
کانت در کتاب«نقد عقل محض»،برهان وجود شناختی دکارت را مورد بررسی قرار میدهد و آن را نمیپذیرد و حتی بعدها آن نوع برهان وجود شناختی را که خود اختراع کرده بود در نظر نمیگیرد؛بلکه با نفی ما بعد الطبیعه عقلیگرایانه نظری،آن برهان نیز از بین میرود؛زیرا او از نقص بنیادی همه براهین وجود شناختی که ممکن نیست وجود چیزی را از صرف مفاهیم آن بدست آوریم،رنج میبرد (وایت بک1،1960،ص 271).
ولی ضرورتی که در برهان صدیقین اثبات میشود،ضرورت ازلیه است که حتی از فرض عدم موضوع،باز وجود آن لازم یماید و محمول در هر صورت برای موضوع ضرورت دارد که این تفاوت اساسی بین دو برهان است."