خلاصه ماشینی:
"7در همین سال آذر به همراه انور خامهای،احسان طبری،عبد الحسین نوشین و چند تن دیگر از اعضای حزب توده انجمنی به نام کتاب تشکیلداده بودند که کار آن ترجمه و چاپ متون ایدئولوژیک کمونیستی بود8او همچنین درحرکتی که از سوی حزب توده برای وارد کردن کتب چاپ شوروی انجام گرفته بود مبلغقابل توجهی اعانه داد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)ژنرال عبد الرضا آذر(افسر ارتش)از سران نظامی فرقه دموکرات آذربایجان[1378-1] ولی افسران نفوذی در رکن دو به سرعت سازمان را از این دستور آگاه کردند و همان روزمسئله با کامبخش مسئول رابط سازمان و حزب در میان گذاشته شد.
در تهران خبر قیام افسرانپخش شد و آذر از کامبخش خواست تا برای او و عدهای از افسران سازمان که قراربازداشتشان صادر شده بود اتوبوسی تهیه کند تا به بابل بروند و در گرگان به اسکندانیبپیوندند ولی کامبخش این امر را موکل به موافقت حزب توده کرد.
روز 29 مرداد سرلشکر ارفع دراطلاعیهای افسران قیامکننده را خائن به وطن معرفی کرد و برای مرده و زنده آنان مبلغهزار تومان جایزه تعیین کرد،در همین زمان عبد الصمد کامبخش و ایرج اسکندری ازسوی کمیتۀ مرکزی حزب توده مأمور ملاقات و گفتوگو با مقامات شوروی شدند تا بهوسیلۀ ارتش سرخ هم از جان افسران محافظت شود و درعینحال جلوی حرکات بعدیآنان که به ضرر حزب و شوروی بود گرفته شود.
73 پس از پذیرش نخستوزیری از سوی شاپور بختیار که بدون اطلاع شورای عالیجبهه ملی صورت گرفت این شورای هفتنفره که دکتر آذر نیز یکی از اعضای آن بود درنشستی حکم اخراج وی را صادر کرد."