چکیده:
در جهان امروز ضرورت گفتگوی میان ادیان را کمتر صاحبنظری با دیده انکار
مینگرد.اهمیت این گفتگو به علت ارتباطات تاریخی میان این ادیان، بویژه مسلمانان و
مسیحیان برای ابهام زدایی از پیامهای اصلی ادیان الهی از یک طرف و تقویت زمینههای
صلح و همزیستی میان پیروان این ادیان از طرف دیگر به چشم مینگرد.با توجه به اینکه
در دوهه اخیر در جهان اسلام و نیز جمهوری اسلامی ایران، گفتگوی میان اسلام و مسیحیت
از اهمیت ویژهای برخوردار شده است و عملا نیز جلسات گفتگوی متعدد به پا گردیده
است، انجام تحقیقی به منظور فراهم آوردن زمینههای علمی لازم و فراهم آوردن مبناهای
کلامی دقیق ضروری به نظر میرسد.
نویسنده مقاله برآن است که بین قرآن و عهدین در مسأله نبوت،
مفهومهایی مشترک و مورد اختلاف وجود دارد و مدعی است که مشترکات آنها بیش از
مفترقات و به گونهای بنیادین است و این مفهومها میتواند اساس گفتگوی میان پیروان
سه دین الهی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"1-3-بیننده خواب و رؤیا در عهد عتیق این اصطلاح در مورد نبی و یا معادل آن به کار رفته است[تثنیه 13: 1و3]و آن یکی از طرق درک وحی و الهام بوده، خداوند برای عدهای از انبیا در رؤیا ظاهر میشد و در خواب با ایشان سخن میگفت.
نبی برتر در عهد قدیم فقط در مورد موسی به کار رفته است و این عنوان با تعبیر قرآنی سازگاری دارد، ولی انحصار این مقام به موسی علیه السلام در قرآن وجود ندارد.
[النساء/64؛ص/12-15؛نحمیا 9:26-30؛ ارمیا23:19-20؛تثنیه 18:15و19] این نکته در کتاب مقدس وجود دارد که اگر دعوت نبی به پرسش بتها باشد و در این راه معجزهای انجام دهد، او و پیروانش باید مجازات گردند[تثنیه 13:1-7؛18:20]در حالی که از دیدگاه قرآن اطاعت انبیا الزامی است و هرگز آنان به پرستش خدایان دعوت نمیکنند.
»[طباطبایی، 1393، صص 77-78] اما این موضوع که نوعی از حلول این روح، نبی را به سخن گفتن وادار نمیکرده؛بلکه او را به عمل وادار میکرده، از اختصاصات کتاب مقدس است و در قرآن چنین چیزی وجود ندارد؛همچنین هر شخصی که مؤید به روح الهی باشد و عمل خیر انجام دهد، از دیدگاه قرآن نبی نیست.
[نحمیا، باب9 و، 10، بیناس، 1375، ص 536] در قرآن نیز به پادشاه، شرح حال پادشاهان، نبیهای درباری و موظف، نبیهای مشاور و ساقی پادشاه و همکاری انبیا با پادشاهان نیامده، ولی در کتاب مقدس این مطالب بهطور مفصل آمده است."