چکیده:
کلام اله مجید سرچشمه همه معارف، پاکی ها و زیبایی هاست. پس از قرآن، زیبایی در سخن معصومین علیهم السلام به سبب اتصال و ارتباط خاصی که میان ایشان و یگانه جمیل برقرار است، برتری و برجستگی ویژه دارد. در کلام امیرالمومنین (ع) که معیار فصاحت و بلاغت به شمار می رود، این زیبایی در اوج خود است. به عنوان نمونه در دعای «صباح» و «خطبه شانزدهم نهج البلاغه» می توان رد پای برخی از آرایه های بلاغی (بدیعی و بیانی) را به وضوح جست و جو کرد. به عنوان نمونه در دعای مبارک صباح، بین کلمات «عیوب ـ غیوب» و «معیوب ـ عیوب» و «کاشف ـ غالب» به ترتیب سجع متوازی، مطرف و متوازن دیده می شود و نیز در جملاتی بسان «الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب» آرایه مماثله یا موازنه وجود دارد. همچنین جناس زاید و جناس مضارع و تکرار حرف و واژه در بدیع لفظی و صنایع طباق و حسن طلب در بدیع معنوی و نیز برخی مسایل علم معانی در این دعا مشهود است.
در خطبه شانزدهم نهج البلاغه، در کنار آرایه های بدیعی مثل مراعات نظیر و ایهام، آنچه بیش از همه در فن بیان به نظر می رسد، مساله تشبیه است که در جملاتی مانند: «الا و ان الخطایا خیل شمس ... الا و ان التقوی مطایا ذلل» خود می نماید.
The Holy Quran is the main resource for all knowledge، chastity and beauties. The words and speech of the prominent Islamic figures has the second place regarding such beauty due to the unique connection and bond these figures exclusively enjoyed with the Creator. The most beautiful word and speech belong to Imam Ali، who indeed is regarded as the major criteria of eloquence and oration. For instance one can trace some cases of rhetorical ornaments and discourse eloquences in Sabah، a prayer and also the Sixteenth Speech of Nahj-ol-Ballaqe. For instance in the prayer of Sabah، there are words which rhyme in a variety of aspects، while there are some other figures of speech seen within statements as well. Other figures of speech such as puns، alliterations etc are seen used for spiritual conveyance in this prayer.
In the Sixteenth Speech of Nahj-ol-Ballaqe، rhetorical ornaments، and a variety of figures of speech are used، especially simile.
خلاصه ماشینی:
به عنوان نمونه در دعای مبارک صباح، بین کلمات «عیوب ـ غیوب» و «معیوب ـ عیوب» و «کاشف ـ غالب» به ترتیب سجع متوازی، مطرف و متوازن دیده میشود و نیز در جملاتی بسان «الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب» آرایه مماثله یا موازنه وجود دارد.
مطلب شایان توجه دیگر اینکه سبب اصلی رویکرد اعراب و ایرانیان به کشف زیباییهای سخن به وجهی که منجر به پیدایش علوم بلاغی در میان آثار فرهنگی هر دو قوم گردیده است، تلاش مسلمانان قرون اولیه اسلامی در جهت یافتن اسرار زیبایی و بلاغت قرآن کریم به عنوان یگانه معجزه جاوید و سند حقانیت رسالت پیامبر خاتم(ص) و تنها اثر آسمانی دست نخورده در قالب سخن بوده است(1).
اما مسلم اینکه هدف حضرت باری از نزول قرآن کریم نمیتواند آفرینش زیبایی محض ظاهری و خلق سخنان آراسته برای التذاذ مومنین باشد و این همه تناسب و توازن کلامی که در قرآن به وضوح دیده میشود و منشأ پیدایش علوم بلاغی در ادبیات عرب و فارسی شده است،(4) صددرصد به دلیل نظم و جمال مطلقی است که در مرجع صدور قرآن است.
با این همه اکثر رسایل و تألیفات در علوم بلاغی که به عربی و فارسی به رشته تحریر در آمدهاند، دارای شواهدی از اشعار کلاسیک تازی و پارسی و نیز در برخی از آنها، مستنداتی از آیات قرآن کریم هستند و گویا مرسوم نبوده است علمای ایرانی و عرب بلاغت به سخنان معصومین از جمله امام علی(ع) برای تشریح نکات و دقایق بلاغی، تأسی و یا استناد نمایند.