چکیده:
در نظر اول، گفتاری که در ذیل به رشته تحریر درآمده ممکن است برانگیخته از هیجانی شورانگیز وانمود کند یا پیروی از مد، چنانکه موضوع آن به یقین در حال و هوای زمان جریان دارد. دفاع و بحث و جدل فراوان است، همچنین اظهارات پر سر صدایی در بلند پروازی گوی سبقت از ساده دلی می رباید، و شاهدیم که هیجانی تب آلود می کوشد بر اذهان دست یازد، گویی مسأله مداخله بین المللی در انگیزه ای بشردوستانه همین دیروز عنوان می شد و راه حلش زود به دست می آمد، آنهم به سادگی. و اما این مسأله همواره با خاطر پریشی هایی بس کهنسال و مستمر و داده هایی پر شمار و بغرنج سر و کار دارد، آنچه بر آن می دارد که در حد امکان با همان واقع گرایی و صفای باطن بررسی می شود. بدین لحاظ، رهیافتی حقوقی، که شاید هم در بحثهای جاری کمی نادیده گرفته شده، می بایست امکاناتی فراهم آورد که به تحلیل مطمئن تر داده ها و دشواریهای مورد بحث دست یابد، و سرانجام به راه حلهایی عملی سرباز کند که هم از این مزیت برخوردارند که وجود دارند و هم ممکن است به علت کم مایگی موجب سرخوردگی شوند و خشمگین سازند. در این دیدگاه، جای آن دارد که حق مداخله بشردوستانه، به عبارت دیگر « قانونمندی» اش را به دقت بررسی کرد. ولی مقدم بر آن لازم است انگیز ه ها و « توجیهاتش» یعنی« مشروع پنداری» اش را به سؤال کشید؛ همچنین شیوه های ملموس به کارگیری اش و یا، به صورتی گسترده تر، «فرصت گزینی» اش را نمی توان نادیده گرفت.
خلاصه ماشینی:
در صلاحیت انحصاری همین دولت است که چنین مداخلهای را خواستار شود یا بپذیرد و در اختیار، نه دولتها، بلکه سازمانهای تخصصی در اقدامات بشردوستانه قرار دهد که یا بسته به سازمان ملل متحداند (کمیساریای عالی پناهندگان، یونیسف، …) و یا از طرف این سازمان مجاز اعلام شدهاند (چندین سازمان غیردولتی داخلی یا بینالمللی، و صلیب سرخ در رأس آنها)، با این توضیح که مداخله کننده باید همچنان «بیفرضی» 1 یا «بیطرفی» 2 مطلق نشان دهد، وگرنه دولت مورد نظر میتواند به فعالیتش پایان بخشد.
در این انگیزه که سستی و بیحالی جامعه دولتها از بین برود و دولتها به تکلیف رعایت روابط برادری جلب شوند و در عین حال حاکمیتی را همچنان حفظ کنند که اگر از دست بدهند دیگر دولت به شمار نخواهند رفت، میبایست پیشرفتهایی در رسمیت و حمایت بینالمللی حقوق بشر حاصل میشد، و، به یاری وسایل خبررسانی، خبر از چندین تراژدی بشری جمعی به اطلاع عموم میرسید، همچنین میبایست فشار مستمر عقاید گوناگون و از همه مهمتر عقاید سازمانهای غیردولتی عهدهدار رسالتی بشردوستانه اعمال میگردید.
1. بنابر قطعنامه 131/43 (که بهنحوی بهموجب قطعنامه 100/45 تاریخ 14 دسامبر 1990 راجعبه ترتیب دادن «دالانهای انسانی» 1 تمدید شده)، جامعة دولتها سرانجام نسبت به «معاضدت بشردوستانه در حق قربانیان مصائب طبیعی و وضعیتهای اضطراری از همین نوع» را مقدمتا در صلاحیت دولت محل رجوع مصیبت قرار میدهد، و این دولت میتواند بدلخواه مداخلهای خارجی را خواستار شود یا قبول کند، مداخلهای به هر حال فرعی که هیچگاه نباید منشائی دولتی داشته باشد، چنانچه جز از طریق سازمانهای بینالمللی غیرحکومتی نمیتواند اعمال شود، دولتها چنین سازمانهایی را «حمایت میکنند» ولی جانشین آنها نمیشوند.