چکیده:
دوره تکوین و رشد خاندان حمدانی از اواسط قرن سوم به بعد قابل بررسی است.نام این
خاندان در شاخه حلب با بروز شایستگیهای فراوانی مصادف و همراه است.آنان با تلاش
گسترده خود میراث بزرگ علمی و ادبییی به یادگار گذاشتند که تا امروز منابع تاریخی
و ادبی از اعتلای آن سخن به میان میآورند. این جهش عظیم فرهنگی به واسطه وجود
دانشمندان و فرهیختگانی بود که از گروههای مختلف توانستند آثار فراوانی در خدمت سیف
الدوله به جامعه بشری تقدیم کنند.این مقاله ضمن بررسی کوتاه از چگونگی قدرتیابی این خاندان به طور اختصار، به
شایستگیهای دولت سیفالدوله اشاراتی خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"در همین دوران نقش امیر سیف الوله در رویارویی با دشمنان خلیفه هر چه بیشتر به چشم میخورد، زیرا در فاصله سالهای 324 تا 330 بغداد دستخوش آشوب و فتنه بود تا جایی که همه امور مملکتی دچار اختلال شد و به قول ابن اثیر در سال 324 و در عهد خلافت الراضی بالله امپراطوری اسلامی از وضعیتی این چنین برخوردار بود: «بصره در دست ابن راثق، خوزستان در دست بریدیان، در فارس عماد الدوله، در کرمان ابن الیاس، در ری و اصفهان رکن الدوله و قسمتی هم مرد آویج و وشمگیر، موصل و دیاربکر و مضر و ربیعه در دست بنی حمدان، مصر و شام در اختیار محمد بن طنج، مغرب و آفریقا در دست فاطمیان، اندلس در اختیار خلیفه اموی و بر خراسان و ماوراء النهر سامانیان و بر طبرستان و گرگان دیلمیان و بر بحرین و یمامه قرمطیان چیره بودهاند.
امیر سیف الدوله در بعد فرهنگی به دلیل داشتن تساهل و وسعت دید فرهنگی به حلب و تشیع و اسلام و خاندان خود اسم و آوازهای بلند بخشید هم مقام رفیع و ارجمند شیعه محفوظ ماند و هم قصاید فراوانی در رثا و مدح اهل بیت پیامبر سروده شد هم فارابی بزرگترین فیلسوف اسلامی و معلم ثانی به دمشق جلب شد و چند سال آخر عمر خود را در آغوش و مأمن همفکر خود سیف الدوله گذراند، هم ادبا عزیز شمرده شدند هم شعرا محفل انس مطمئنی یافتند و هم به لحاظ معیشتی فریادرسی یافتند، جلوهها فروختند و هنرنماییها کردند و چنان بر غنای قرن چهارم افزودند که دیگر تاریخ شاهد حضور دوباره افرادی چون ابو فراس، متنبی، نامی و..."