چکیده:
این مقاله با رویکرد نظری و بررسی اسنادی و از منظر جامعهشناختی و با هدف بررسی عوامل گرایش مردم به اصلاحطلبان و نیز رویگردانی مردم از آنان، و علل ظهور و افولشان میپردازد؟ پس از کندوکاو هویت فکری اصلاحطلبان، عوامل ظهور و افول اصلاحطلبان عبارتند از: مغایرت هویت اصلاحطلبی با اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی، تعمیق شکاف طبقاتی در دولت سازندگی، تکساحتی بودن دولت سازندگی، دوگانگیها و تناقضهای ارزشی در رفتار جریانهای راست سنتی و مدرن، بسترآفرینی فرهنگی و معرفتی روشنفکران، ویژگیهای متمایز خاتمی و حمایت گروهها و احزاب سیاسی از وی، تداوم سیاست تعدیل اقتصادی، تمرکز محض بر دغدغههای سیاسی، ستیز با ارزشهای اسلامی و انقلابی، کشمکش درونی اصلاحطلبان، ناتوانی خاتمی در برآوردن توقعات اپوزیسیون، غوغازیستی و تنشآفرینی اصلاحطلبان، روشنگری آیتالله مصباح و امدادهای غیبی و الهی برخاسته از دعای صالحان.
خلاصه ماشینی:
"اما باید دید که آیا همین هدف تکساحتی (دموکراسیخواهی) نیز از نظر درونمایه و محتوا با تفکر و ارزشهای انقلاب اسلامی همخوان و منطبق بود یا اینکه برداشتهایی از آن عرضه میشد که با تفکر سیاسی انقلاب اسلامی و امام خمینی 1 ضدیت داشت؟ بعد از دوم خرداد 76 است که حاکمیت در ایران به طور کامل به دو بخش تفکیک میشود.
تبیین علی ظهور اصلاحطلبان در این بخش باید به این پرسش پاسخ دهیم که چه عللی موجب گردید تا اصلاحطلبان بتوانند توجه افکار عمومی را به سوی خود جلب کنند و با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 و انتخابات بعدی، به حاکمیت سیاسی دست یابند؟ نگارنده بر این باور است که «ظهور اصلاحطلبی»، پدیدهای تکعلتی نیست و نباید در تبیین آن، بر روی عامل و علت خاصی متمرکز شد و از علل دیگر غفلت ورزید.
3 پیدایش اکثریت فکری جدید که از سیاستهای اصلاحطلبانه خاتمی حمایت کردند و او را برگزیدند، ریشه در عوامل فرهنگی و معرفتی متعددی داشت : در پیدایش این اکثریت فکری تازه، عملکرد سیستم، تعارضهایی که میان عمل و آرمان مشاهده شده، دخل و تصرف در زندگی خصوصی و واکنش به آن، تغافل از نیازهای مختلف، از میان رفتن حالت بسیج سیاسی که به واسطه انقلاب و جنگ پیدا شده بود، پیدایش حالت آنومی و از همگسیختگی به ویژه در میان اقشار جوانتر، کمبها دادن به نقش مردم و اراده عمومی، تحول نظام از تکیه بر ایدئولوژی و مشروعیت بر نظم و امنیت و غیره همگی تأثیر داشتهاند."