چکیده:
تحلیل «نیک و بد» و «گزارههای ارزشی» یکی از مباحث مهم اخلاق تحلیلی (فرااخلاق) است که امروزه از مهمترین و بحثانگیزترین شاخههای فلسفه اخلاق به شمار میآید. گرچه این مباحث به شکل کنونی آن ساختاری نو دارد، ولی میتوان بنمایههای آن را به طور پراکنده در گستره علوم و اندیشهها تا دوردستهای تاریخ جستوجو کرد. در سیر اندیشه اسلامی نیز علوم گوناگونی همچون اخلاق، اصول فقه، فلسفه و کلام بدان پرداخته و اندیشمندان متعددی درباره آن، از منظرهای متفاوت به بحث نشستهاند. محقق خراسانی (آخوند خراسانی) یکی از دانشمندان برجسته و کمنظیر علم اصول است که در این زمینه به تحلیل و نظریهپردازی پرداخته و بسیاری دیدگاه او را ابداعی در تحلیل ارزشها دانستهاند که پیش از وی سابقهای نداشت. وی معتقد است: «حسن» و «قبح» به معنای «ملایمت و منافرت نزد قوه عاقله»اند. آنچه در این مقاله ارائه گردیده بیان و تحلیلی است از دیدگاه ایشان درباره ارزش و ناارزش (حسن و قبح) با تفکیک سه مرحله معناشناسی، هستیشناسی و معرفتشناسی
خلاصه ماشینی:
"حال نوبت به طرح این سؤال میرسد که آیا در دیدگاه محقق خراسانی، قضایای اخلاقی ـ به تبع مفاهیم اخلاقی ـ دارای واقعیتی نفسالامریاند یا خیر؟ با توجه به معیاری که ایشان در ادراک حسن و قبح توسط قوه عاقله بیان نموده ـ که همان قوت و ضعف وجود است ـ و از آن نظر که وجود همان «متن واقع» است، پس ارزشهای اخلاقی اموری حقیقی، واقعی و دارای تقرر ذاتیاند که قوه عاقله به دلیل مجرد بودن خویش، آنها را ملائم یا منافر مییابد.
مسلما این بحث مبتنی بر اعتقاد به وجود حقیقت و امکان شناخت آن است؛ چراکه در غیر این صورت، نمیتوان به این پرسش پاسخ گفت که آیا ارزشها مطلقاند یا نسبی؟ 3 4 بدینروی، ابتدا به امکان معرفت حسن و قبح واقعی و سپس نسبیت و اطلاق در دیدگاه مرحوم محقق خراسانی میپردازیم: با توجه به آنچه در معناشناسی حسن و قبح گذشت، ایشان بر این مطلب اصرار میورزد که همچنانکه سایر قوا توان ادراک متعلقات خود و احساس لذت و تنفر از آنها را دارند، قوه عاقله نیز توان ادراک واقع را دارد و به سبب آن، ملائمت و یا اشمئزاز مییابد و «مدح و ذم فاعل» نیز به همین دلیل مستند است و از لوازم آن به شمار میرود.
11 12 خلاصه مطلب اینکه محقق خراسانی در بحث «معرفتشناسی حسن و قبح»، نه تنها بر امکان معرفت عقلی آنها تأکید دارد، بلکه اصول و قواعدی مطلق را، که همان مصالح و مفاسد واقعیاند (به تبع کمال و نقص در وجود) نیز میپذیرد؛ یعنی انشا و اعتباری که توسط شارع ـ محمدکاظم خراسانی، الفوائد الاصولیة، ص 332."