چکیده:
تقوا برترین و نیکوترین عمل و رفتاری است که خالق هستی آن را از بندگانش خواسته است تا با عمل به آن بندگانش را از یوغ بندگی غیر آزاد سازد و جایگاهی نیکو را در سرای جاوید برای او رقم زند. البته تقوا نوعی پرهیز است از آنچه او منع و تحریم کرده و گرایشی است به سمت و سوی آنچه او امر فرموده است،پس نوعی پرهیز و رغبت است برای رضای حق؛تقوی چیزی فراتر از ایمان است، در نتیجه انسان مومن که در حریم امن الهی است باید تقوا داشته باشد تا آنجا که خداوند،رستگاری صاحبان خرد را مدیون تقوای آنها دانسته است:فاتقوا اللّه یا اولی الالباب لعلکم تفلحون (مائده،5/100) حضرت علی(ع):ملکه اخلاق و آخرین درجه اخلاق را تقوا معرفی می کند:التقی رئیس الاخلاق؛1مکارم اخلاق، همان چیزی که پیامبر اکرم(ص) برای کامل کردن آن برانگیخته شده؛در راس آن تقواست. در قرآن و نهج البلاغه بسیار بر این موضوع تاکید شده تا جایی که خطبه ای به این موضوع اختصاص یافته است.2
خلاصه ماشینی:
"ملکهٔ عدالت، ملکه صداقت و… نه اینکه انسان پس از رسیدن به مرحلهای آن مقدمات را کنار نهد… مراحل کسب تقوا و ثمرات و نتایج آن رابطهای است دو طرفه؛انسان باید ابتدا خود را تسلیم حق کند (مسلمان) که این مرحله زبانی است و سپس معتقد و مؤمن به حق و رضای او، که مرحله قلبی است (مؤمن) و سپس خود نگهدار از هر چه غیر خداست باشد؛ که رابطه ای است مرید و مرادی، همان گونه که خدا خطاب به حضرت موسی،او را برای خود بر میگزیند:و اصطنعتک لنفسی (طه، 20 / 41).
در این مرحله انسان به طور کامل از همه آلودگیها مبرا گشته و به درگاه حق تقرب جسته همان گونه که در قرآن در سورهٔ حجرات ایمان بالاتر از اسلام و در جایی تقوا بالاتر از ایمان ذکر شده است.
و خداوند هدایت و موعظه خود را به آنها اختصاص داده است:هذا بیان للناس وهدی و موعظة للمتقین (آل عمران، 3 / 138) لازم به ذکر است که قرآن برای همه انسانهاست؛ولیکن متقین از آیات آن بهره مند و منتفع میگردند.
حق تقوا پس از اینکه انسان تسلیم امر خدا و ایمن در حریم امن الهی شد، باید به طور کامل خود نگهدار باشد یعنی یک انسان کاملا متقی به گونهای است که تقوا در او ملکه شود و بدیها در چشم او چرک و خون جلوه کند،به شکلی که انسان ذاتا از آن متنفر و گریزان است و هیچ میلی به آن ندارد، حتی زمانی که شدت تشنگی او را از پای درآورد."