چکیده:
در علوم جامعه شناسی و جغرافیای انسانی، سخن از ملاک های شهری و روستایی، بسیار رفته است؛ هر دانشمند و کارشناسی از زاویه ای بر آن نگریسته و متناسب با داده های خود تعریفی ارائه کرده است. در آن تعاریف، توسعه فیزیکی، میزان جمعیت، وجود نهادهای مدنی و اقتصادی و صنعتی از مهمترین شاخص های تمیز دهنده شهر از روستایند؛ اما قرآن، جدای از این ملاک ها، ملاک فرهنگ دینی و اجتماعی را مطرح می نماید که بسیار آموزنده و حائز اهمیت است. این مقاله در راستای کاوشی در مهندسی فرهنگی کلام الهی، نگاهی دارد به شهر و روستا و شهری و روستایی از منظر قرآن:
Frequent references have been made to the urban and rural standards in the sciences such as sociology and human geography، which any scientist and expert has looked at from a different angle and presented a definition proportionate to their own information about it. In these definitions، physical development، population rate، the existence of civil، economic، and industrial institutions are among the most important indicators of distinction between cities and villages. Apart from these standards، however، the Qur'an introduces the touchstone of religious and social culture، which is very instructive and highly important. This article takes a look at cities and villages as well as the urban and the rural from the Qur'an's point of view، in line with an exploration into the cultural engineering of the Revealed Word of Allah.
خلاصه ماشینی:
"» این تفسیر در شرح آیات سورة کهف، تعبیر مدینه را از بعد فرهنگی و صلاحیت معنوی شخصی عنوان کرده بود و در اینجا از بعد توسعة فیزیکی؛ ولی آنچه روشن است، این است که در قرآن، توسعة فیزیکی به هیچ وجه مورد توجه نبوده و از شاخص های شهر به شمار نمی رود.
خداوند متعال در قرآن ابتدا مکه را «بلد» نامیده است و پس از هجرت پیامبر (ص) از آن شهر تعبیر به قریه کرده است؛ اما از مدینه به احترام اقامت و مدفن پیامبر خدا (ص) هیچ وقت جز مدینه یاد نکرده است؛ مگر یک بار به نقل قول از منافقان مدینه، که از شدت کینه و عناد با پیامبر، اهل مدینه را با نام قبلی آن، یعنی اهل یثرب، صدا کرده اند؛ (و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا ...
اما در نگاهی موضوعی به واژة مصر در آیات الهی ـ که اهل تفسیر از آن غفلت داشته اند ـ درمی یابیم که این واژه در قرآن، همواره به صورت اسم خاص (علم) به کار رفته است و جز در تعریف و بیان شهر یا کشور مصر، کاربردی نداشته است.
نتیجه با توجه به مقایسه و تطبیقی که در فراسنج های انسانی و قرآنی در باب شهر و روستا در این مقاله به عمل آمد، چنین می نماید که قرآن کریم، با معیارهایی که دانشمندان و کارشناسان در طول تاریخ پیدایش شهرها برای شناسایی آنها جعل کرده اند، هیچ گونه مخالفتی اعلام نمی کند؛ ولی از مضمون پیام هایش، معیارها و ملاک های بسیار ظریفی قابل دریافت است که با ملاک های ارائه شدة بشری، مشابهتی ندارد."