چکیده:
در این مطالعه بمنظور بررسی ساختار تجارت خارجی، دو فریضیه اساسی
درباره وجود رابطه جانشینی بین واردات و خدمات سرمایهای و واردات و نیروی کار،
آزمون شده است.برای آزمون فرضیههای فوق از تابع هزینه ترانزلوگ
دوستاندهای(کالاهای مصرفی و سرمایهای)، سه نهادهای(نیروی کار، سرمایه، و
واردات)، استفاده شده که واردات را بعنوان یک عامل تولید به عوامل تولید نیروی کار
و سرمایه اضافه نموده است؛سپس براساس روش حداقل مربعات سه مرحلهای تکراری و برآورد
معادلههای سهم هزینه و درآمد، کششهای جانشینی آلن-اوزاوا و قیمتی تقاضا برای عوامل
تولید برآورد شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"برای آزمون فرضیههای فوق از تابع هزینه ترانزلوگ دوستاندهای(کالاهای مصرفی و سرمایهای)، سه نهادهای(نیروی کار، سرمایه، و واردات)، استفاده شده که واردات را بعنوان یک عامل تولید به عوامل تولید نیروی کار و سرمایه اضافه نموده است؛سپس براساس روش حداقل مربعات سه مرحلهای تکراری و برآورد معادلههای سهم هزینه و درآمد، کششهای جانشینی آلن-اوزاوا و قیمتی تقاضا برای عوامل تولید برآورد شدهاند.
اگر آزمون هموتتیک بودن تکنولوژی تولید رد شود، پس اثرات تغییر استفاده از نهادهها تورش خواهند داشت و تورش نیز مستلزم یک تغییر در مقیاس است که مشابه با تورش لازم برای تغییر فنی است، بعبارت دیگر تغییر مقیاس را کوردا(1987)(برخلاف آنتل(1984)که از یک تابع سود ترانزلوگ چند عاملی استفاده میکنند)در چارچوب تابع هزینه ترانزلوگ به صورتدر پارامترهای معادلههای سهم هزینه در نظر میگیرد که در الگوی مورد مطالعه این تحقیق به صورت زیر تعریف میشود: (30)نشاندهنده میزان تورش تغییر مقیاس میباشد 12P}که از خصوصیت غیر هموتتیکی دانش فنی تولید ناشی شده است.
نتایج جدول شماره (3)نشان میدهد که کششهای جانشینی محاسبه شده از نظر عددی مقادیر کوچکی هستند و دو عامل نیروی کار و سرمایه جانشینهای ضعیفی برای واردات میباشند، این نتیجه را میتوان، چنین تفسیر کرد که در صورت افزایش قیمت واردات، واحدهای تولیدی برای اینکه در سطح تولید قبلی خود بمانند، تمایل کمی برای جانشینی نمودن نیروی کار و سرمایه دارند.
تابع هزینه ترانزلوگ مورد استفاده براساس روش حداقل مربعات سه مرحلهای تکراری برآورد شده و نتایج حاصل از محاسبههای مربوط به کششهای جانشینی نشان میدهد که واردات با سایر عوامل تولید دارای رابطه جانشینی بوده ولی از نظر عددی مقادیر کوچکی دارد."