چکیده:
هدف این مقاله، بررسی و بیان منابع و قواعدی است که اهل عرفان و حکمت و معبران،
در تأویل و تعبیر رؤیا از آنها استفاده میکردند.اگر رؤیا را به یک متن تأویلپذیر
تشبیه کنیم، دریافت میشود که خوابگزاران قدیم، در تأویل این متن، هم به عبارات متن
یا نمادها، هم به احوال نویسنده متن و هم به اوضاع تاریخی و شرایط اجتماعی وی نظر
داشتند.به سخنی دیگر، خوابگزاری قدما بر سه پایه قرار داشت:زمان و مکان دیدن رؤیا،
در تعبیر و تأویل نقش مهمی ایفا میکرد.در این مقاله، ضمن بررسی و تحلیل منابع و قواعد رؤیا از دیدگاه قدما، نظریههای
روانکاوان معاصر نیز در پارهای موارد، نقل شده است.
خلاصه ماشینی:
"خوابگزاران دیگر نیز به تبعیت از ابن سیرین و با استناد و احادیث، برای نمادهای رؤیا، قائل به معنی یا معانی شدهاند، در کتب تعبیر خواب، شواهدی برای این منبع تعبیر و تأویل میتوان یافت: «اما بیرون آوردن تعبیر از اخبار رسول(ص)مثل آن باشد که اگر کسی مار یا موش یا زغن یا غراب یا عقرب اندر خواب بیند، آن جمله دلالت بر مردمان فاسق کند، از بهر آن که پیغمبر(ص)این پنج حیوان را فاسق خوانده است و به قتل ایشان فرموده است؛از بهر آن که ایشان به طبع مفسدانند»(رازی، 35:1354).
براساس فرضیهناخودآگاهی تباری، هر ملت و نژادی ناخودآگاهیای دارد که با ناخودآگاهی اقوام و تبارهای دیگر متفاوت است و چون خاستگاه بعضی نمادها و رموز رؤیا، ناخودآگاهی تباری است، به ناچار معانی و تعابیر نماد واحد رؤیاهای دو نفر که متعلق به دو تبارند، متفاوت خواهد بود و به همین سبب، تعبیر خواب فرانسوی با تعبیر خواب ایرانی، در پارهای موارد، یکسان نیست؛کزازی درباره ناخودآگاهی تباری مینویسد: «به همانسان که هر فرد در سنجش با دیگری از ناخودآگاهی ویژه برخوردار است که نمادهای فردی را پدید میآورد، هر تباری نیز میتواند ناخودآگاهی ویژه خویش داشته باشد که در سنجش با تباری دیگر، جداییها و تفاوتهای آن آشکار خواهد شد..."