خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) [مجسمه] قطعه موسیقی برای گودالی در زمین [گفتوگو الیور لونستاین1با جمفاینر2] ترجمه:سمیرا کرملو کنت3،که زمینهایش از باغهای میوه و تاکستانهای رازک پوشیده شده است،بهعنوان پردیس انگلیس شهرت دارد.
برخورد اتفاقی فاینر با تأثیر آوایی قطعه موسیقی به واسطه لوح فشردهای(سیدی)که به همراه کتاب دیوید توپ19با عنوان اقیانوس صدا20(زنگ صدای آب باغهای سنتی معابد ژاپنی و قدحهای سرامیکی سوئیکین کوتسو21) صورت گرفت،قابل درک است؛چون او،به همان اندازه که یک آهنگساز ساده و سنتی یا هنرمند دیجیتالی است،جزیی از جامعه کوچک پیکرهسازی آوایی است که این مسأله هم به تفضیل در صفحات کتاب تازهتر توپ با عنوان آب و هوای مرموز22شرح داده شده است.
سرچشمههای قطعه موسیقی برای گودالی در زمین چه هستند؟بهنظر میرسد که از کار کردن بهعنوان یک هنرمند دیجیتالی تا پیکرهسازی آوایی در یک محیط طبیعی،گام چشمگیری برداشته شده!
به عقیده من،این شاهکاری بود که مشکلات بسیاری را رفع کرد و موجب تغییر مسیر فکری من شد: بهمحض اینکه طریقه ساخت موسیقی دستگیرم شد،کمکم خیلی جدی به این فکر افتادم:چطور اثری را خلق کنم که برای مدت خیلی طولانی در قالب عینی ادامه پیدا کند،و اینکه چهطور طولانینواز میتواند در قالب عینی وجود داشته باشد؟فرایند ساخت طولانینواز واقعا پرتنش بود.
یک قطعه موسیقی دورانی است-بعد از گذشت هزار سال به نقطه آغاز خود باز میگردد-هر سازهای درون این شبکه دایرهای است.
خیلی از مردم میپرسند:چهطور یکی که در گروه پاگز بوده میتواند یک قطعه موسیقی مثل طولانینواز بسازد؟گمان میکنم،پرسش درستتر از این است:چهطور کسی که طولانینواز را میسازد، ممکن است در گروه پاگز باشد؟درواقع،همه آنها بخشی از یک چیز هستند."