چکیده:
در کتابهای مربوط به سبکشناسی شعر در خصوص شعر خراسانی چنین آمده است که این اشعارگاه،ابیاتی خارج از وزن عروضی دارند و علاوه بر آن نیز در بسیاری موارد،هجاهای کوتاه و بلند را باید به هم تبدیل کرد یا مخففها را مشدد نمود تا وزن،قوام خود را بازیابد و این امر را از نقاط ضعف شعرای سبک خراسانی دانستهاند.همچنین در کتابهای عروضی برای تقطیع این لغات مشکلاتی وجود دارد. هدف این مقاله نشان دادن این نکته است که موارد مذکور هرگز نقطهء ضعف نبوده بلکه کاملا منطبق و همخوان با نحوهء تلفظ لغات در خراسان قدیم است و در تقطیع کلمات نیز باید تجدید نظر کرد؛مثلا،برای تقطیع لغت«داشت»لازم نیست آن«داش»خواندو«ت»آن را از تقطیع ساقط نمود بلکه اصلا تلفظ درست این لغت،«دشت»است.
خلاصه ماشینی:
«ه»غیر ملفوظ و«الف»میانجی حذف شده و به جای آنها فتحه مینشیند؛مانند جزیرهای که تبدیل میشود به:جزیری یا مثالهای زیر: خانهای-خانی-خنی (مثلا:خانهای قشنگ بود-خنی قشنگی بو) علاقهای-علاقی (مثلا:علاقهای ندارم-علاقی ندرم) این نکته،یعنی حذف کسرهء اضافه بعد از«ه»غیر ملفوظ،در کتاب کلیات سبکشناسی نیز ذکر شده است(ص 981)؛ در خصوص نمید به جای ناامید: نوشین دگه نمید مرو دست ور مدر آه شو دعای سحر ب اثر مره (گنجی،گرایلی،ص 317) آخرین ایرادی که بر شعر خراسانی گرفته شده است«حذف یک یا چند حرف»است با مثالهای زیر:«محجوب،ص 402) زمی بهجای زمین: ای خوانده بسی علم و جهان گشته سراسر تو بر زمی و از برت دنیا چرخ مدور (ناصر خسرو) استاد بهجای استاد اگرچه شاعر استا،روان آسا سخن گوید جز اندر مدحت او این سخنها بیروان باشد (فرخی سیستانی) گسی به جای گسیل وز آن پس گسی کرد بانو گشسب اباخواسته همچو آذر گشسب (شاهنامه) در خصوص لغت زمی به جای زمین باید گفت این تلفظ هنوز هم رایج است: دینه دی یک دمون کوچه اشک چشمم میثل جا مرخ به زمی پا نگا نداشت (یغمای نیشابوری،ص 381) همین طورست«استا»بهجای«استاد»که البتّه برای آن شاهد شعری نداریم ولی این لغت در نیشابور،:همینگونه تلفّظ میشود.