چکیده:
بررسی تطبیقی آثار ادبی،همواره،راز و رمزهایی را آشکار میسازد که در بررسی جداگانهی آثار کمتر به آن توجه میشود.رویکرد تطبیقی این امکان را فراهم میآورد که جنبههای مشترک و متضاد آثار و مهمتر از آن،اندیشههای گوناگون در دو اثر با یکدیگر مقایسه شوند.
دربارهی شاهنامهی و حماسههای بلوچ،تاکنون پژوهشهای زیادی انجام شده، اما آنچه تاکنون بدان پرداخته نشده،بررسی مضامین مشترک آنهاست.
در این جستار،کوشش شده است تا بارویکردی تطبیقی،پارهای از مضامین مشترک میان شاهنامهی فردوسی و پنج منظومهی بلوچی که در زیر به آن اشاره میشود،در دو بخش واکاوی شود:الف)-معرفی اجمالی منظومههای بلوچ.ب)-بررسی تطبیقی مضامین مشترک آنها.
در خور توجه است که این دو اثر به گونهای شگفتانگیز با یکدیگر مشابهند. گفتنی است کوشش شده اگر تفاوتهایی میان بنمایهها وجود داشته،باز نموده شود.
در این پژوهش،پنج منظومهی زیر در سنجش با شاهنامه واکاوی شدهاند:
1-منظومهی چاکرو گوهرام(رند ولاشار)سرودهی شولان(شیرخان)-957 بند.
2-منظومهی جنگ نلی(چاکرو گوهرام)منسوب به شولان(شیرخان)-952 بند.
3-منظومههای جنگ دهلی-141 بند.
4-منظومهی نبرد همل با پرتغالیها.-001 بند.
5-منظومهی میر کمبر-052 بند.
خلاصه ماشینی:
"درخور است و راه را برای پژوهشهای دیگر در این باره فراهم میکند،اما تاکنون
کسی این حماسهها را با دیگر حماسههای ملل مقایسه نکرده است.
موضوع این منظومه،جنگ قهرمان داستان به نام میر کمبر با غارتگرانی است که
از دیگر سو،به نظر میرسد فردوسی خود نیز نمیپسندد که قهرمان دلخواهش را که نماد شیوهی اندیشه و بیانگر ناخودآگاه جمعی ایرانی است،به بند
جنگ در حماسهی بلوچی است؛در شاهنامه نیز هرچند این امر بهطور مستقیم باعث
سودجسته است و علی الاصول،از این ابزار برای گسترش دادن تدریجی کینه و دشمنی
چرا که جنگ مایهی اصلی داستانهای این شاهکار است و کین توختن انگیزهی هر جنگ
هرکس در این جنگ کشته شود،بهشتی است و هرکس بتواند فردی از تورانیان را به
فردوسی در این داستان به گونهای ماهرانه تقدیر را توصیف کرده است که شاید
فال میگیرم/زن کهنسال چنین گفت:/پیروزی براساس فال برگ از آن توست/راهت در میدان جنگ هموار است/[هرچند]چشمهایم بر اثر پیری فراوان کم سو شدهاند/[اما
در حماسهی بلوچی،تفأل برای این زده میشود که پهلوان بداند که به جنگ برود
اما در شاهنامه حوزهی تفأل بسیار گستردهتر میشود؛به گونهای که شخصیت داستان برای اقدام به هر امر پیش پا افتادهای تفأل میزند.
بهرام از دیگر شخصیتهای صلحجو در شاهنامه است که برای منصرف کردن
نکتهی مهم دیگر دربارهی رجزخوانی در شاهنامه این است که کلام،به هنگام
نیز از دیگر خصوصیات پهلوانان نامدار بود و این جنگ افزار جاندار را آنچنان عزیز و گرامی
نکتهی مهم دیگر دربارهی جنگافزارها این است که گاه پهلوان با آنها همدم و"