خلاصه ماشینی:
"البته ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که روسها از دو قرن قبل، سابقهی بسیار بدی در ذهنیت مردم ایران داشتهاند؛تلخی ترکمانچای و داغ قفقاز مسئلهیی نبود که هیچ گاه از ذهن و خاطره و حافظهی تاریخی ایران پاک شود و لذا طرفداران روس در ایران، هیچ گاه مورد اقبال عامه قرار نمیگرفتند و نزدیکی و ارتباط با روسیه در هر شکل و قالبی، همیشه سؤال و شماتت و ظن ملی را در پی داشته است.
سیاست موازنهی منفی-سیاست موازنهی مثبت-سیاست نیروی سوم در دورانی که قدرتهای خارجی برای نفوذ بیشتر و کسب امتیازات استعماری در ایران تلاش میکردند، قائلین به سیاست موازنهی منفی معتقد بودند که به هیچ یک از دولتهای بیگانه، به ویژه به دو قدرت اصلی استعمارگر یعنی روسیه و انگلیسی، نباید امتیاز داد؛چرا که با امتیاز ندادن به دیگران، میتوان کشور را با این موازنه حفظ کرد.
ذکر این نکته ضروری است که تمدن و ترقی از دورهی صفویه کاملا مطرح و جامعهی ایران به خوبی و به طور بومی با اصول آن آشنا بوده است، اما چون این دو واژه در دوران انحطاط پس از ترکمانچای از سوی منورالفکران طرح شد، بیتردید نوعی گسستن از گذشته و رویکرد جدید و فضاسازی غربی را در خود ملحوظ داشت.
سلاح تحریم تا چند دهه به عنوان ابزار مقاومت و مبارزهی منفی و مسالمتآمیز اما عمیق و خودجوش و مردمی علیه سلطهی استعمار به کار میرفته و ردپای تاریخی مهمی در دوران مشروطه، در واقعهی اولتیماتوم روسها و در جنگ جهانی اول و حتی بعد از آن در نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی و مدرس و سپس دورهی نهضت نفت از خود به جا گذارده است."