خلاصه ماشینی:
فؤاد کرمانی وجود حضرت را به کتاب دانش مانند میکند که هرچه بود و خواهد بود در آن قابل دریافت است: به کتاب علم تو مندرج بود آنچه کان و مایکون تویی آن مصدر ما خلق که من الظواهر و البطون بود این عوالم کن فکان، اثر فعال تو یا علی (فؤاد کرمانی:ص 88) و آن حضرت را جامع تمام علوم و مشرق معرفت میداند: احدی نیافت ز اولیا چو تو این شرافت و منزلت همه خاندان تو در صفت چو تواند مشرق معرفت شده ختم دوره علم و دین به کمال تو یا علی (ص 87) توصیف آن حضرت به دانایی به گونههای زیر در شعر فارسی آمده است: گاه حضرت را به مطلق علی وصف کردهاند: علم همه عالم به علی داد پیمبر چون ابر بهاری که دهد آب به گلزار (دبیر سیاقی 1370:ص 136) بوبکر سیرت است و«علی علم»تا ابد من در عا بلالش و در حکم قنبرش (خاقانی 1368:ص 221) بهر اثبات امامت گر بود قاضی عدل علم وجود و عفت و مردیش بس باشد گوا (ابن یمین فریومدی 1363:ص 10) زهی چشم و زهی علم و زهی کار زهی خورشید شرع و بحر ذخار (عطار 1368:ص 27) و گاه از ایشان با عنوان عقل و دیده یاد کردهاند: ای علی که جمله عقل و دیدهیی شمهیی واگو از آنچه دیدهیی (مولوی 1365:ج 1، ص 230) همچنین آن حضرت را معدن و دریای علم دانستهاند: حجت قاطع، امام حق، امیر المؤمنین بحر دانش، کان مردی، لطف رب العالمین (سلمان ساوجی 1367:ص 326) گوهر دریای عرفان، برج علم و کان جود رهنمای رهروان و پیشوای اتقیا (شاه نعمت الله ولی 1370:ص 588) برای ایشان وصف«در شهر علم»نیز به دفعات در شعر فارسی آمده است.