چکیده:
منحنی کوزنتس زیستمحیطی (EKC) 1،که یک رابطه به شکل U وارونه بین آلودگی و درآمد است،تعمیمی جالب در مورد شیوه تأثیر انتقال یک کشور از فقر به سوی رفاه نسبی روی تغییرات کیفیت محیط زیست به شمار میرود. EKC پیشبینی میکند که با افزایش درآمد یک کشور در مسیر توسعه،ابتدا آلودگیهای محیط زیست افزایش مییابد،لیکن با افزایش درآمد سرانه به میزان کافی،آلودگیها شروع به کاهش میکنند.در این پژوهش در جستجوی آزمون درستی این فرضیه،برای خاورمیانه شامل سیزده کشور از جمله ایران هستیم.برای این منظور از اطلاعات جمعآوریشده برای این کشورها در سالهای 1980 تا 2003 استفاده کردهایم.با توجه به اینکه تقریبا تمام پژوهشهای انجامشده روی EKC بر روی کشورهای توسعهیافته،یا ترکیبی از این کشورها و کشورهای در حال توسعه متمرکز بوده است،این پژوهش،آزمونی منحصر به فرد در این حیطه به شمار میرود.از میان آلایندههای مختلف، Co2 به عنوان آلایندهای انبارهای برای آزمون فرضیه EKC مورد استفاده قرار گرفته است.از بین دو مدل انتخابشده،نتایج مدل لگاریتم- لگاریتم حکایت از رابطه یکنواخت فزاینده بین آلودگی و درآمد دارد،لیکن نتایج ضعیف بوده و ضرایب متغیرها از نظر آماری معنادار نیستند؛درحالیکه توسل به مدل ساده،تأیید فرضیه EKC برای نمونه تحت بررسی را در پی دارد و ضرایب متغیرها معنادار میباشند.با توجه به مطابقت کاملی که مدل ساده با تئوری دارد و نظر به قوت نتایج به دست آمده،مدل یادشده به عنوان مدل پایه مورد استناد قرار گرفته و فرضیه EKC در خاورمیانه را نمیتوان رد کرد.
The Environmental Kuznets Curve (EKC) is an empirical inverted U-shaped
relationship between pollution and income. In the early stages of economic
growth, pollution increases but beyond some level of income per capita the
trend reverses. In this paper, we examine the validity of EKC for a sample of
13 Middle East countries. Sample period include 1998-2003. A large number
of EKC studies focus only on developed countries or a sample of developed
and developing countries but for the first time our sample consist solely of
emissions from Middle Eastern countries. We have used CO, as the main
pollutant factor in this study. Our log-log specification results suggest a
monotonic and increasing relationship between-income and pollution, but
regression coefficients are not statistically significant. However, in our linear
model all the coefficients are statistically significant and the EKC hypothesis
can not be rejected.
خلاصه ماشینی:
"منحنی کوزنتس زیستمحیطی (EKC) 1،که یک رابطه به شکل U وارونه بین آلودگی و درآمد است،تعمیمی جالب در
انبارهای برای آزمون فرضیه EKC مورد استفاده قرار گرفته است.
لگاریتم حکایت از رابطه یکنواخت فزاینده بین آلودگی و درآمد دارد،لیکن نتایج ضعیف بوده و ضرایب متغیرها از نظر
آمده،مدل یادشده به عنوان مدل پایه مورد استناد قرار گرفته و فرضیه EKC در خاورمیانه را نمیتوان رد کرد.
بین آلودگی و درآمد دیده میشود،وجود دارد-این رابطه به"منحنی کوزنتس زیستمحیطی"معروف
کشورها را مورد توجه قرار داده و از GDP ناحیهای برای متمایز ساختن اثر تولید روی آلودگی از اثر
میتوان گفت که تقریبا در تمامی این پژوهشها،برای اطلاعات مورد استفاده برای آلودگی از دادههای
است،از دادههای آلودگی نیز به صورت سرانه در سطح ملی استفاده شده است.
Monitoring Sites نمونه مورد بررسی شامل دادههای پانل 24 ساله(1980-2003)برای 13 کشور خاورمیانه میباشد.
میشود که آیا این درآمد سرانه بالا و رشد آن است که به کاهش آلودگی منجر میشود یا توسعهیافتگی
Hsiao با این توضیح،نتایج برآورد EKC ،برای نمونهای متشکل از نتایج 312 مشاهده برای 13 کشور
(در مدل اثرات ثابت)برابر 25000 دلار برحسب برابری قدرت خرید بوده و از آنجا که حد اکثر درآمد مشاهده شده در نمونه بیش از 28000 دلار است،نقطه برگشت در درون نمونه واقع است.
آلودگیهای زیستمحیطی و درآمد و رشد اقتصادی است که در صورت تأیید تجربی آن،میتوان چنین
کردهایم،سپس به معرفی دادهها و منابع مورد استفاده پرداخته شده و پس از ارائه مدل تجربی مورد آزمون به دو شکل ساده و لگاریتمی،نتایج آزمون را بیان کردهایم."