چکیده:
فردگرایی از مفاهیم و سازههای مدرنی است که خصوصا در قرن نوزدهم رواج بسیاری یافته است.ابهام مفهومی فردگرایی باعث ظهور مناقشات و سوء برداشتهای متفاوتی شده است.فردگرایی در اغلب حوزههای علوم انسانی مورد بررسی و استفاده قرار گرفته و مفهومی است بنیادی.به طور کلی،میتوان برای فردگرایی دو سویهء مثبت و منفی در نظر گرفت،سویهء مثبت آن با واژگانی نظیر خوداتکایی،خود مرجعی، مسئولیتپذیری مترادف است و تجلی آن را میتوان در فردگرایی اخلاقی دورکیم و فردگرایی نهادی شدهء پارسونز یافت.سویهء منفی آن با واژگانی نظیر انزوا، خودشیفتگی و خودخواهی مترادف است و تجلی آن در فردگرایی خودخواهانهای یافت میشود که اساسا مخل نظم و توسعهء اجتماعی است.مقالهء حاضر بر آن است که تا حدودی به روشن شدن فضای مفهومی واژگان مترادف فردگرایی،فردگرایی و ابعاد آن بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"آن قائل است:آزاد بودن برای انتخاب راهها و شیوههای گوناگون و شکل دادن به زندگی خود.
نیازهای اجتماعی هستند و بر عهدهء فرد است که از خویش مراقبت کند و مسئول کنشهای
مسئولیتپذیری است که فرد میتواند از قدرت واقعی برای زندگی برخوردار باشد.
میخواهد در زندگی پیشرفت کند،نباید انتظار داشته باشد که دیگران این کار را برای او انجام
فردگرایی اساسا مفهومی است که در تمایز با مفهوم مخالف خود یعنی جمعگرایی معنا
نسبت آن با فردگرایی در این مقاله مد نظر قرار نگرفته است.
میشود این است که برای کنش نیروها هدفی بیرون از فرد در نظر گرفته شود»(بوردو5،1378:
ابعاد فردگرایی است که به طور مختصر به آنها اشاره میشود.
مهمترین نتیجهء حاصل از کتاب دربارهء تقسیم کار اجتماعی این بود که فردگرایی اخلاقی
cult of individual به نظر دورکیم فردگرایی اخلاقی متضمن ارزشهایی بود که بر شأن و ارزش فرد به طور
فردگرایی اخلاقی دورکیم در کتاب دربارهء تقسیم کار اجتماعی است که با وضعیت و شرایط
ممکن است رشد بیمارگونه داشته باشد و به دیگران نیز حمله برده و همهء آنها را نابود کند و
فردگرایی خودخواهانه در آثار جامعهشناسان کلاسیک مورد توجه قرار گرفته است.
فردگرایی خودخواهانه اغلب در فرد اجتماعی نشده ظهور میکند و در نیازها و امیال این قبیل
6. این برای من مهم است که خودم را بهتر از دیگران نشان دهم.
شباهت تام و کمال با این نظر 9 رتبهبندی شده است سنجیده میشود.
بنابراین فردگرایی مفهوم تبیینی جدیدی است که مورد توجه عالمان اجتماعی قرار گرفته"