چکیده:
جبر و اختیار همواره از مسائل مهم و بحثانگیز عقیدتی مسلمانان است که به لحاظ تاریخی، ریشههای آن را در قرآن و سنت میتوان یافت. این مسئله در همان نیمه اول قرن اول هجری به عنوان یک دغدغة فکری مهم خود را نشان داد. بعدها با گسترش علم کلام، رویکردهای متفاوتی در این مسئله پیدا شد. این مسئله در عرفان نیز مورد توجه بوده است؛ اما با وجود گذشت چند قرن از ظهور بحثهای نظری در حوزهی عرفان هنوز دیدگاه عرفان جهت تمایز و تشابه خود را نسبت به دیدگاه دیگر متفکران اسلامی نشان نداده است. از این رو کسانی بوده و هستند که دیدگاه عرفا و به خصوص ابنعربی را در بحث جبر و اختیار، به جبر (از نوع اشاعره آن) پیوند میدهند. نوشتار حاضر (در حد توان خود) تلاش دارد این مسئله را روشن سازد که دیدگاه ابنعربی در جبر و اختیار به کجا منتهی میشود؟ با توجه به مبانی خاص عرفانی و شواهد نوشتاری ابنعربی، میتوان دیدگاه وی را دستکم متفاوت با دیدگاههای رایج دو دسته متکلمان اسلامی (معتزله و اشاعره) تلقی کرد. بدیهی است به سبب جایگاهی که ابنعربی در عرفان نظری دارد، دیدگاه وی در این موضوع را میتوان دیدگاه همة عرفا تلقی کرد.
خلاصه ماشینی:
"بدین معنی که وجود و قدرت عبد از ناحیه حق افاضه میشود اما این افاضات در موطنهای مختلف، آثار مختلف را از خود به نمایش میگذارند و همان طور که اشاره شد این اختلاف و تفاوت ناشی از خصوصیات موطن (یعنی خصوصیات افراد) است نه از خصوصیت نفس افاضه؛ زیرا افاضه (باران وجودی حق) نسبت به همة مواطن یکسان و مساوی است و این مواطن (زمینهای پذیرندة خلقی این باران)اند که هر کدام به میزان استعداد خود از آن بهرهمند میشوند و محصولاتی را به بار میآورند.
از این رو هر اثری (مثلا فعل انسانی) به لحاظ وجودی هرچند به حق نسبت دارد، اما به لحاظ تعینی به همان تعین خاصی (مثلا انسان) که این اثر از او ظاهر شده است، نسبت داده میشود و هیچگاه به تعین دیگری (مثلا اسب) نسبت داده نمیشود با آنکه نسبت حق با همة اشیا مساوی است.
این همان چیزی است که از آن به «لا مؤثر إلا الله» یاد میشود که سالک در مرتبهای از سلوک به تحقق آن در خود نایل میآید؛ البته این به معنی نفی اختیار از عبد نیست و ابنعربی هم در بیان این مقام نیست بلکه وی میخواهد وحدت ساریه حق را که در این منزل، خود را به صورت علم در دل اشیا نشان داده است، به ما اعلام کند و بر مؤثریت علی الاطلاق او که در زبان شرع هم با بیان «لاحول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم» وارد شده است تأکید کند."