چکیده:
امروزه در بین شاخههای دینشناسی، روانشناسی دین مورد توجه بسیاری از متفکران حوزه دین و روانشناسی قرار گرفته است. روانشناسی دین رشتة پیچیدهای است که حوزههای متنوع نظریههای روانشناختی، روشهای فهم دین و ارتباط بین روانشناسی و دین را دربردارد. از اینرو روانشناسی دین به کار گرفتن نظریهها و روشهای روانشناسی برای فهم دین است. کسانی که در پی ایجاد و یا یافتن ارتباط و یا اثبات عدم ارتباط بین روانشناسی و دین هستند با رویکردهای متفاوتی که دارند همدیگر را به چالش میکشند. در این مقاله ابتدا دربارة خاستگاههای اولیة روانشناسی دین بحث میشود و سپس به بررسی نظرات برخی از متفکران تأثیرگذار پرداخته میشود. در کنار توجه به افراد شاخص این رشته رویکردهای روانشناختی مانند رویکرد تجربی، و روششناسی در این حوزه و همچنین سایر شاخههای روانشناسی که از روانشناسی دین تأثیر پذیرفتهاند مورد توجه قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"از جمله دلایلی که برای زوال این جنبش ارائه شده، عبارت است از: فقدان استقلال این جنبش از الاهیات و فلسفة دین، فقدان نظریة جامع فراگیر، روشهای ضعیف جمعآوری اطلاعات، وجود تضاد بین محققان و موضوعات به دلیل تحقیقات شخصی آنان در دین، تمرکز علوم اجتماعی در حال رشد بر پدیدههایی که قابلیت بیشتری برای اصلاحشدن به وسیله مطالعات «عینی» داشته باشد، پدیدآمدن مکتب رفتارگرایی در درون روانشناسی علمی، و امیدها و آرزوهای بزرگتر برای دست یافتن به رویکردهای روانکاوی در مطالعة پدیدارهای دینی (Beit-Hallahmi, 1974: 87-8).
اگرچه میتوان گفت بسیاری از محققان قبلی مانند جیمز، یونگ و آلپورت را در سنت انسانگرا قرار داشتند، اما این رویکرد بیشتر با آثار آبراهام مازلو (Abraham Maslow) (1908ـ1970) بهخصوص کتاب ادیان، ارزشها و تجارب اوج Religions, Values, and Peak Experiences (1964) پیوند خورده است.
محققان روانشناسی انسانگرا، که مازلو نیز از جملة آنان است، به طور فزایندهای توجه خود را بر آن جنبههایی از روانشناسی متمرکز میکنند که به نظر میرسد از مرزهای شخصی از قبیل تجربة یکیشدن، و حالات معنوی و متعالی ضمیر ناخودآگاه فراتر هستند و این تأکید موجب بروز جنبش متمایزی میگردد که بهعنوان روانشناسی فراشخصی شناخته میشود (Ibid, 1997: 616-23).
اگرچه به نظر میرسد روانشناسی انسانگرا و فراشخصی روشهای علمی دقیقتری را به کار میبرند، اما هر دو به دلیل اینکه به بعد فراشخصی تجربة انسان معتقدند، مورد توجه ویژة محققان قرار گرفتهاند، و تجارب حاصل از آنها از این رو که کمتر برای آزمایش شدن طراحی شدهاند تا به اثبات فرضهای فراشخصی بپردازند، مورد نقد قرار گرفتهاند."